Loading documents preview...
دینامیک ماشین منابع سينماتيك و ديناميك ماشين ها تاليف جرج .اچ .مارتين ،ترجمه دكتر محمد اسماعيل پازوكي ،نشر آمون ديناميك ماشين تاليف عباس راستگو ،انتشارات پوران پژوهش سينماتيك ماشينها درجه آزادی روشهای انتقال حركت مکانيزمهای ميلهای سرعت شناسي و مراكز آني شتاب شناسي چرخدندهها ديناميك ماشينها نيروشناسي نيروهای اينرسي توازن يا باالنس ارزشيابي ميان ترم 40درصد پايان ترم 60درصد
تمرين و پروژه 2تا 3نمره
1
تعاريف و خصوصيات حركت مکانیک
استاتیک
دینامیک
سینتیک
سینماتیک
استاتيك )(Statics
علم بررسی اجسام در حالت سکون یا در حالت تعادل نیروهای وارده ديناميك)(Dynamics
دانش بررسی اجسام تحت تاثیر نیروها سينماتيك)(Kinematics
دانش بررسی حرکت محض بدون در نظر گرفتن نیروها در سینماتیک هدف حرکت شناسی بدون در نظر گرفتن عامل حرکت است .به بیان دیگر سینماتیک ماشینها عبارت از مطالعه و تجزیه و تحلیل مربوط به حرکت نسبی اجزای ماشینها میباشد .در این بخش تغییر مکان ،سرعت و شتاب اجزای مختلف ماشین بررسی می شود.
سينتيك دانش بررسی حرکت اجسام با در نظر گرفتن نیروهای وارده ماشين )(Machine
وسیلهای است برای تغییر فرم و انتقال انرژی موتور الکتریکی ⟸ تبدیل انرژی الکتریکی به انرژی مکانیکی ژنراتور ⟸ تبدیل انرژی مکانیکی به انرژی الکتریکی
سينماتيك ماشين عبارت است از مطالعه حرکت نسبی اجزاء تشکیل دهنده یک ماشین مکانیکی نسبت به یکدیگر مشتمل بر: تغییر مکان سرعت شتاب 2
ديناميك ماشين عبارت است از بررسی نیروها و گشتاورهای وارد بر اجزاء تشکیل دهنده یک ماشین مکانیکی ذره مادی: ذره مادی از نظر هندسی یک نقطه بوده که حجم آن بینهایت کوچک است و دارای جرم نیز می باشد . در دینامیک اجسام ،آن دسته از مسائلی را که ابعاد جسم در نوع حرکت آن نقشی ندارد می توان ذره در نظر گرفت.
∞ ⟶ 𝜌 ⟹ 𝜗 ⟶ 0اگر
,
𝑚 𝜗
=𝜌
جسم صلب)(Rigid link
جسمی است که فاصله هر دو نقطه از آن همواره ثابت باقی میماند ،حتی اگر جسم حرکت کند یا تحت تاثیر نیروهای خارجی قرار داشته باشد. چنین جسمی هیچ گاه تغییر شکل نخواهد داد. بند )(Link به مجموعهای از قطعات که با هم حرکت کرده و میتوان آنها را به عنوان یک جسم صلب واحد در نظر گرفت بند گفته میشود.
دياگرام سينماتيکي دیاگرام مورد استفاده در مطالعه و بررسی حرکت اجزای تشکیل دهنده یک ماشین
انواع حركت:
حركت صفحهای :در حرکت صفحه ای مسیر حرکت تمام ذرات جسم صلب در یک صفحه و یا در صفحات موازی با یکدیگر می باشد.
حركت انتقالي :در حرکت انتقالی مسیر حرکت تمامی ذرات با هم یکسان است اگر مسیر حرکت ذرات به صورت مستقیم باشد حرکت انتقالی مستقیم الخط است اگر مسیر حرکت ذرات به صورت یک منحنی مشابه باشد ،حرکت جسم انتقالی منحنی الخط خواهد بود. حركت دوراني :اگر هر یک از نقاط یک جسم صلب که دارای حرکت صفحهای بوده و از یک محور ثابت (عمود بر صفحه حرکت) فاصله ثابتی داشته باشند ،جسم صلب دارای حرکت دورانی است. 3
درجه آزادی)(Degree of Freedom
تعداد پارامترهای مستقل یا حداقل تعداد پارامترهای الزم برای تبیین یا تعیین وضعیت یک جسم را درجه آزادی گویند.
ذره مادی حركت صفحهای (دوبعدی)
حركت فضايي (سه بعدی)
)𝑦 (𝑥,
)𝑧 (𝑥, 𝑦,
2درجه آزادی
3درجه آزادی
جسم صلب حركت صفحهای (دوبعدی)
حركت فضايي (سه بعدی)
) 𝑧𝜃 (𝑥, 𝑦,
) 𝑧𝜃 (𝑥, 𝑦, 𝑧, 𝜃𝑥 , 𝜃𝑦 ,
3درجه آزادی
6درجه آزادی
مفهوم :درجه آزادی یک سیستم دینامیکی تعداد پارامترهای الزم برای تعیین تمامی مولفههای دینامیکی آن سیستم است. مثالً در یک مکانیزم یک درجه آزادی با معلوم بودن سرعت زاویهای یک عضو ،سرعتها و سرعت زاویهای های بقیه اعضا قابل محاسبه هستند.
4
⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗⃗ 𝐴𝑉𝐵/
⃗⃗⃗⃗ 𝐵𝑉
𝐴⃗⃗⃗⃗ 𝑉
ω2
− ⃗= ⃗ + 𝐴𝑉𝐵/ 𝐴𝑉
راستای سرعتهای Aو Bمشخص و مقادیر نامعلوم هستند
− 𝐵⃗ 𝑉
درجه آزادی سازوکار صفحهای یک جسم صلب در فضا دارای 6درجه آزادی است 3 ،درجه آزادی مربوط به حرکت انتقالی و 3درجه دیگر مربوط به حرکت دورانی است و در صفحه 3درجه آزادی حرکت دارد 2 ،درجه آزادی مربوط به حرکت انتقالی و یک درجه آزادی مربوط به دوران می باشد. نکته :1در اتصاالت ،𝐽1دو عضو متصل دارای یک درجه آزادی نسبت به هم بوده و دو درجه آزادی محدود میشود.
نکته :2در اتصاالت ،𝐽2دو عضو متصل دارای دو درجه آزادی نسبت به هم بوده و یک درجه آزادی محدود میشود.
𝐷𝑂𝐹 = 3(𝑛 − 1) − 2𝑓1 − 𝑓2
رابطه كوتزباخ )(Kutzbach
= DOFدرجه آزادی مکانیزم 𝑛 تعداد اعضای مکانیزم ( 𝑛 − 1تعداد اعضای مکانیزم به جز بند ثابت) 𝑓1تعداد اتصاالت یک درجه آزادی ( ) 𝐽1 𝑓2تعداد اتصاالت دو درجه آزادی ( ) 𝐽2
5
𝐷𝑂𝐹 < 0
نامعین از نظر استاتیکی معین از نظر استاتیکی (سازه) مکانیزم زنجیره سینماتیکی غیرمقید
𝐷𝑂𝐹 = 0 𝐷𝑂𝐹 = 1 𝐷𝑂𝐹 > 1
نکته :رابطه کوتزباخ استثنا هم دارد زیرا هیچ گونه اطالعات هندسی در فرمول لحاظ نشده و در مواردی که مکانیزم قفل باشد ،جواب نادرست است.
اتصاالت سينماتيکي و انواع آن از تماس دو جسم با یکدیگر یک جفت تشکیل میگردد.
انواع اتصاالت )1اتصاالت مرتبه پايين :شامل لوال و لغزنده )2اتصاالت مرتبه باال :شامل اتصاالت تماس مستقیم (غلتش خالص و غلتش همراه با لغزش) و اتصال پوششی
يا الف) اتصاالت 𝟏𝑱 :اتصاالت یک درجه آزادی (محدود کننده دو درجه آزادی) ب) اتصاالت 𝟐𝑱 :اتصاالت دو درجه آزادی (محدود کننده یک درجه آزادی) اتصاالت مرتبه پايين )(lower pairing
هرگاه تماس بین دو عضو یک تماس سطحی باشد اتصال و جفت را مرتبه پايين مینامند (مانند سیلندر – پیستون یا لغزنده). اتصاالت مرتبه باال)(higher pairing
اگر اتصال در یک نقطه یا در امتداد یک خط صورت پذیرد بدان اتصال مرتبه باال گفته میشود (مانند اتصال نقطهای بین ساچمه و حلقه در بلبرینگ یا اتصال رولرها و حلقه در رولبرینگ). اتصال لوال يا مفصلي ) :(Revoluteبا عالمت اختصاری Rنشان داده میشود .از سه درجه آزادی دو درجه را محدود کرده و تنها یک درجه را باقی میگذارد )𝜃∆(. اتصال لغزنده ) :(Siderبا عالمت اختصاری Sنشان داده میشود .از سه درجه آزادی دو درجه را محدود کرده و تنها درجه آزادی باقی مانده جابهجایی خطی است )𝑆∆(. اتصال غلتش خالص ) :(Pure Rollingبا عالمت اختصاری P.R.نشان داده میشود .از سه درجه آزادی دو درجه را محدود کرده و تنها درجه آزادی باقی مانده زاویه چرخش 𝜃∆ یا جابجایی روی طول قوس تماس )𝑆∆( است .چون این دو پارامتر به هم وابستهاند این اتصال از نوع 𝐽1است.
6
اتصال غلتش همراه با لغزش ) :(Roll-Slideبا عالمت اختصاری R.S.نشان داده میشود .از سه درجه آزادی یک درجه را محدود کرده و دو درجه آزادی باقی مانده زاویه چرخش 𝜃∆ و جابجایی روی طول قوس تماس )𝑆∆( است .چون این دو پارامتر از هم مستقلند این اتصال از نوع 𝐽2است. اتصال پوششي ) :(Wrapping Pairبا عالمت اختصاری W.P.نشان داده میشود و یک سیم ،تسمه ،زنجیر یا هر عضو انعطاف پذیر و بدون قابلیت تغییر طول است که دو بند بدون تماس مستقیم را به هم وصل میکند .از سه درجه آزادی یک درجه را محدود کرده و دو درجه آزادی باقی مانده چرخش جسم حول محل تماس اتصال 𝜃∆ و انتقال منحنیالخط حول محل دیگر تماس اتصال )𝑆∆( است .این اتصال از نوع 𝐽2است. اتصال مرتبه پايين
اتصال مرتبه باال
اتصال غلتشی -لغزشی (اتصال دو درجه آزادی)
اتصال یک درجه آزادی
جفت چرخشی (اتصال یک درجه آزادی)
غلتش خالص یا لغزش خالص ( 1درجه آزادی) غلتش همراه با لغزش 2درجه آزادی
جفت مارپیچی (یک درجه آزادی)
جفت لغزشی (یک درجه آزادی)
جفت سطحی (سه درجه آزادی) اتصال پوششی (اتصال دو درجه آزادی) 𝜃∆ و 𝑆∆ جفت کروی (سه درجه آزادی) 7
جدول خالصه اطالعات اتصاالت سینماتیکی صفحهای رديف
نام اتصال
مرتبه اتصال
عالمت اختصاری
نوع اتصال
مشخصه اندازه گيری
1
لوال
پایین
R
j1
2
لغزنده
پایین
S
j1
𝜃∆ 𝑆∆
3
غلتش خالص
باال
P.R.
j1
𝑆∆ یا 𝜃∆
4
غلتش با لغزش
باال
R.S.
j2
𝑆∆ و 𝜃∆
5
پوششی
باال
W.P.
j2
𝑆∆ و 𝜃∆
درجه آزادی سازوكار فضايي 𝐷𝑂𝐹 = 6(𝑛 − 1) − 5𝑓1 − 4𝑓2 − 3𝑓3 − 2𝑓4 − 𝑓5
= DOFدرجه آزادی مکانیزم 𝑛 تعداد اعضای مکانیزم ( 𝑛 − 1تعداد اعضای مکانیزم به جز بند ثابت) 𝑓1تعداد اتصاالت یک درجه آزادی ( ) 𝐽1 𝑓2تعداد اتصاالت دو درجه آزادی ( ) 𝐽2 𝑓3تعداد اتصاالت سه درجه آزادی ( ) 𝐽3 𝑓4تعداد اتصاالت چهار درجه آزادی ( ) 𝐽4 𝑓5تعداد اتصاالت پنج درجه آزادی ( ) 𝐽5 زنجيره سينماتيکي )(Kinematic Chain
عبارتست از تعدادی از اعضای صلب که میتوانند نسبت به هم دارای حرکت نسبی باشند. اگر یکی از میلهها ثابت بوده و حرکت یکی از میلههای دیگر به وضعیت جدید ،موجب حرکت سایر میلهها در وضعیتهای
مشخص و قابل پیش بینی گردد مجموعه را زنجيره سينماتيکي مقيد) (Constrained kinematic chainیا مکانيزم ) (Mechanismمینامند در غیر اینصورت بدان زنجيره سينماتيکي
غيرمقيد)(unconstrained kinematic chain
گفته میشود. نکته :هر زنجیره سینماتیکی که دارای یک درجه آزادای باشد یک مکانيزم را تشکیل میدهد. نکته :هرگاه درجه آزادی یک مکانیزم مساوی صفر شود مکانیزم را صلب نامیده و به آن سازه ) (Structure or Trussگفته می شود.
8
مثال:
DOF = 3 × (6 − 1) − 2 × 7 − 0 = 15 – 14 = 1
در شکل باال به ازای هر موقعیت لنگ ،پیستون و شاتون دارای موقعیت مشخص و قابل پیش بینی بوده و تشکیل یک زنجیره سینماتیکی مقید یا مکانیزم میدهند.
مثال:
DOF = 3 × (5 − 1) − 2 × 5 − 0 = 12 − 10 = 2
در شکل باال با فرض ثابت بودن میله ،1اگر میله 2در موقعیت نشان داده شده باشد میلههای 4 ،3و 5دارای مواضع قابل پیش بینی و مشخص نبوده و زنجیره سینماتیکی غیرمقید است.
مثال:
DOF = 0
در شکل باال چون اعضای صلب حرکت نسبی ندارند مکانیزم نبوده و سازه میباشد (استثناء برای رابطه کوتزباخ) .دلیل این که در خرپاها از عناصر مثلثی استفاده میشود نیز همین است. 9
نکته :هر جا در سازوکاری سه میله مطابق شکل به هم لوال شده باشند باید آن را به عنوان یک عضو صلب در نظر گرفت.
مثال:
زنجیره سینماتیکی غیرمقید
مثال:
مکانیزم
مثال:
10
زنجیره سینماتیکی غیرمقید
مثال:
𝐷𝑂𝐹 = 3(4 − 1) − 2 × 3 − 2 = 9 − 8 = 1
زنجیره سینماتیکی مقید
مثال: J1
J1 J1 J1 J1
J1
سازه
DOF=3×(5-1)-2×6-0=12-12= 0
مثال: 2J1
J1
J1
2J1 J1
مکانیزم
DOF=3×(6 -1) -2×7-0=15 -14= 1
11
مثال: J1 J1
J1
J1
J1
DOF=3×(5 -1)-2×5=12 – 10 = 2
زنجیره سینماتیکی غیرمقید
برگردان هر مکانیزم به تعداد اعضا برگردان دارد یعنی با تعویض عضو ثابت در زنجیره سینماتیکی مزبور یک مکانیزم جدید حاصل میگردد .چهار شکل زیر چهار مکانیزم حاصل از زنجیره لنگ و لغزنده میباشند. در برگردان یک مکانیزم ،حرکت نسبی بین اعضا (بندها) دچار تغییر نمیشود .یعنی در شکلهای زیر اگر عضو 2به اندازه θ درجه ساعتگرد نسبت به عضو 1دوران کند آنگاه عضو 4در همه مکانیزمها مقدار معینی به سمت راست حرکت میکند.
مکانیزم مورد استفاده در موتورهای دیزلی و بنزینی
مکانیزم مورد استفاده در موتورهای شعاعی هواپیماهای اولیه (با ثابت کردن عضو 2به جای )1 (لنگ ثابت و محفظه لنگ و سیلندر دوران میکنند) 12
مکانیزم مورد استفاده در موتورهای بخار اسباب بازی با سیلندر نوسانی (عضو 3ثابت)
مکانیزم مورد استفاده در پمپها (عضو 4ثابت) مثالً تلمبه دستی قدیمی
برگردانهای يك مکانيزم چهار ميلهای
روشهای انتقال حرکت .1از طريق رابط ) :(Couplerدر مکانیزمها ،عضوی که بدان ورودی اعمال میشود ،محرک و عضو خروجی متحرک یا پيرو نامیده میشود .معموالً حرکت محرک از طریق رابط به پیرو انتقال می یابد.
13
متحرک (پیرو)
رابط ω2
محرک
.2تماس مستقيم :اگر محرک و پیرو در تماس مستقیم باشند بدان مکانیزم تماس مستقیم گفته میشود .در این مکانیزمها معموالً محرک را بادامک و متحرک را پیرو مینامند .دو چرخدنده درگیر مثالی از مکانیزم تماس مستقیم است.
1-2تماس لغزشي در یک مکانیزم ،تماس لغزشی زمانی اتفاق میافتد که اعضا در امتداد مماس مشترک نقطه تماس دارای حرکت نسبی باشند. در شکل زیر با توجه به این که دو عضو در راستای قائم مشترک سرعت برابر دارند )𝑆 (𝑃2 𝑆 = 𝑃3اما سرعتها در راستای مماس مشترک متفاوت است )𝑀 (𝑃2 𝐿 > 𝑃3عضو 2بر روی عضو 3میلغزد.
14
2-2تماس غلتشي در یک مکانیزم با تماس مستقیم ،موقعی غلتش حادث میگردد که لغزش وجود نداشته باشد بنابراین در شکل باال اگر )𝑀 (𝑃2 𝐿 = 𝑃3باشد ،آنگاه تماس غلتشی وجود خواهد داشت یعنی عضوهای 2و 3با هم دوران کرده اما روی هم نمیلغزند.
تماس مستقیم غلتشی
تماس مستقیم بین دو چرخدنده
نکته :برای داشتن حرکت غلتشی قرار داشتن نقطه تماس بر روی خط المرکزین ضروری است اما کافی نمیباشد .بلکه در این حالت سرعتها نیز باید مساوی باشند .در شکل زیر گرچه نقطه تماس روی خط المرکزین است اما به دلیل یکی نبودن سرعت ،لغزش هم وجود دارد.
تماس مستقیم بین دو چرخدنده (غلتش به همراه لغزش)
.3انتقال حركت به وسيله اتصال انعطاف پذير :تسمه يا زنجير
اتصال منعطف بین دو بادامک
رانش مثبت: در یک مکانیزمی که دارای تماس مستقیم است اگر حرکت محرک باعث حرکت پیرو (متحرک) شود اصطالحاً گفته میشود که رانش مثبت در مکانیزم وجود دارد. برای ایجاد رانش مثبت در مکانیزم الزم است که عمود مشترک سطوح تماس از هیچ یک از مراکز دوران عبور نکند . 15
رانش مثبت مرکز مرده در شکل (الف) اگر دو دیسک بدون اصطکاک باشند حرکت محرک پیرو را به حرکت وا نخواهد داشت .اگر اصطکاک وجود داشته باشد دوران دیسک محرک سبب دوران دیسک پیرو خواهد شد که بدان رانش اصطکاکی گفته میشود .به عنوان مثال در شکل های (الف) و (ب) شکل 15رانش مثبت وجود نداشته در حالی که در شکل (ج) رانش مثبت وجود دارد.
دو دیسک بدون اصطکاک مکانیزمهای میلهای )(Linkage مکانيزم چهار ميلهای )(Four-Bar Linkage
متداولترین و مفیدترین مکانیزم است .بیشتر مکانیزمها قابل تعویض با یک مکانیزم چهار میلهای هستند.
متحرک (پیرو)
رابط ω2
محرک
مکانيزم چهار ميلهای با لنگهای موازی )(Parallel Crank Four-Bar Linkage
لنگهای 2و 4دارای طول مساوی بوده و طول میله رابط برابر خط المرکزین 𝑂2 𝑂4است) ω2 = ω4 ( . 𝑂2 𝑂4 = AB
16
نکته :وقتی پیرو ( )4با رابط ( )3در یک امتداد قرار گیرد نقطه مرگ اتفاق میافتد و پیرو ممکن است در خالف جهت محرک دوران کند.معموالً با کمک اینرسی ،فنرها و یا ثقل از حرکت ناخواسته معکوس جلوگیری میشود.
مکانيزم چهار ميلهای با لنگهای غيرموازی )(Nonparallel Equal Crank Linkage
لنگهای 2و 4دارای طول مساوی بوده و طول میله رابط برابر خط المرکزین 𝑂2 𝑂4است .لنگها غیرموازی بوده و در خالف جهت هم حرکت میکنند. 𝑂2 𝑂4 = AB
𝑂2 A = 𝑂4 B,
مکانيزم لنگ – آونگ )(Crank and Rocker
حرکت دورانی میله 2سبب حرکت نوسانی عضو 4میشود .نقطه ’ Cمربوط به حالتی است که دو عضو 2و 3همراستا و هم جهت باشند .نقطه ’’ Cمربوط به حالتی است که دو عضو 2و 3همراستا اما در خالف جهت هم باشند که این دو نقطه دامنه نوسان را تعیین میکنند.
17
شرط حرکت نوسانی
مکانيزم با لنگهای دوراني دوبل يا لنگ – لنگ )(Drag Link
هر دو عضو 2و 4دوران کامل مینمایند .اگر یک لنگ با سرعت ثابت دوران نماید لنگ دیگر با سرعت متغیر ولی هم جهت با لنگ محرک دوران خواهد نمود.
شرط حرکت مکانيزم لنگ – لغزنده )(Slider – Crank
مورد استفاده در موتورهای دیزلی و بنزینی یا کمپرسور هوا
نمونه اصالح شده موسوم به مکانیزم خارج از مرکز
18
مکانيزم رفت و برگشتي )(Scotch yoke
مورد استفاده در پمپهای رفت و برگشتی
مکانيزم با برگشت سريع )(Quick return mechanisms
مورد استفاده در ماشینهای ابزار صفحه تراش و ارههای الکتریکی
مکانيزمهای خط مستقيم )(Straight-line mechanisms
مکانیزمی که در آن یک نقطه در امتداد خطی مستقیم یا تقریباً مستقیم حرکت میکند.
19
مکانيزمهای نوبهای )(Intermittent-motion mechanisms
.4چرخ ژنوا :متحرک به ازای هر دور کامل محرک یکچهارم دور دوران مینماید. .5جغجغهها :تبدیل حرکت دورانی و انتقالی به حرکت دورانی و یا انتقالی نوبهای
جغجغه
چرخ ژنوا
20
مراکز آنی )(Instant Center هر عضوی را که در صفحه حرکت کند ،میتوان به صورت جسمی در نظر گرفت که به طور لحظهای حول نقطهای در صفحه حرکتش دوران مینماید.
تعریف مرکز آنی )1مرکز آنی نقطهای واقع بر یک جسم بوده که عضو دیگر به طور دایم یا لحظهای حول آن دوران مینماید. )2مرکز آنی نقطهای مشترک بین دو جسم است که سرعتهای آنها چه از نظر مقدار و چه از نظر امتداد و جهت با یکدیگر یکسان باشند.
مرکز آنی در مفصلهای پینی هر مفصل پینی یک مرکز آنی میباشد. مراکزی را که حین کار مکانیزم ثابت باشند ،مراکز ثابت گویند.
مراکزی که حین کار مکانیزم نسبت به بدنه متحرک باشند ،مراکز متحرک گویند.
نکته مهم :در شکل زیر 23نقطهای است روی عضو 2که عضو 3حول آن دوران میکند .اما نمیتوان گفت که سرعت مطلق نقطه Cعمود بر BCاست .بلکه این سرعت نسبی Cنسبت به Bاست که عمود بر BCاست. نکته مهم :چون سرعت همواره نسبت به مرجع ثابت سنجیده میشود ،راستای سرعت Cعمود بر شعاع دوران حول مرکز آنی 13است.
)𝑉𝐶 ⊥ (14 − 34 𝐶𝐵 ⊥ 𝐵𝑉𝐶/
مرکز آنی جسمی که امتداد سرعت دو نقطه آن معلوم باشد هر دو عضوی که نسبت به هم دارای حرکت نسبی باشند ،دارای یک مرکز آنی میباشند (به شرطی که دو نقطه بر روی یک خط شعاعی واقع نباشند).
21
مرکز آنی لغزنده
انتقال حالت خاصی است دوران است که در آن مرکز دوران در بینهایت قرار دارد و شعاع دوران بینهایت میباشد. 𝑉 𝑉 = 𝑅𝜔, =𝑅 ∞ → 𝑅 ⇒ ω = 0اگر 𝜔
مرکز آنی جسم غلتان در حالتی که لغزش وجود نداشته باشد و فقط غلتش خالص وجود داشته باشد ،نقطه تماس غلتشی ( )12مرکز آنی خواهد بود.
22
𝑂𝑉𝑃 = 𝑉𝑂 + 𝑉𝑃/
غلتش به همراه لغزش
قضیه کندی بنابر قضیه کندی سه قطعه که نسبت به یکدیگر دارای حرکت نسبی باشند دارای سه مرکز آنی هستند که هر سه در یک راستا قرار دارند( .اثبات به روش برهان خلف) 12مرکز آنی دو عضو 1و 2 13مرکز آنی دو عضو 1و 3 اگر فرض شود که نقطه Pمرکز آنی دو عضو 2و 3باشد ،سرعتها عمود بر شعاع دوران هستند. طبق تعریف ،در مرکز آنی سرعت خطی چه از نظر مقدار و چه از نظر جهت یکسان باشد پس Pمرکز آنی دو عضو 2و 3 نمیباشد و ضرورتاً باید روی خط 13 – 12قرار داشته باشد. )𝑃 𝑉𝑃 ⊥ (12 − 𝑃 روی خط المرکزین } → 12 − 13 )𝑃 𝑉𝑃 ⊥ (13 −
23
مراکز آنی برای مکانیزمهای با تماس مستقیم
تماس لغزشي شرط آن که دو عضو 2و 4در تماس باقی بمانند آن است که 𝑛𝑉𝑃2𝑛 = 𝑉𝑃4
مولفههای مماسی 𝑠 𝑉𝑃2و 𝑠 𝑉𝑃4است اگر نقطه تماس در امتداد خط المرکزین 14 – 12قرار نداشته باشد 𝑠 𝑉𝑃4𝑠 ≠ 𝑉𝑃2و لغزش خواهیم داشت. بنابراین تنها حرکت نسبی قطعات 2و 4در نقطه تماسشان در امتداد مماس مشترک خواهد بود مرکز دوران نسبی ( )24باید در امتداد قائم مشترک باشد طبق قضیه کندی ( )24باید در امتداد خط 14 – 12هم باشد
24
24محل برخورد قائم مشترک و خط المرکزین 14 - 12است
تماس غلتشی تماس غلتشی تنها در حالتی وجود دارد که در نقطه تماس سرعت برابر باشد .این مطلب الزاماً ایجاب میکند که تقطه تماس بر روی خط المرکزین 14 – 12واقع باشد. طبق تعریف مرکز آنی ،نقطهای مشترک بر روی دو قطعه است که سرعتهای خطی آنها یکسان است
در نتیجه مرکز آنی بر نقطه تماس منطبق است
تعداد مراکز آنی هر دو میله از یک مکانیزم نسبت به هم دارای حرکت بوده و یک مرکز آنی خواهند داشت. بنابراین تعداد مراکز آنی برابر تمامی ترکیبهای دوتایی از تمام میلهها میباشد.
)𝑛(𝑛 − 1
2
مراکز آنی اولیه آن دسته از مراکز آنی را که بتوان با یک بررسی اجمالی تعیین نمود ،مراکز آنی اولیه گویند. مراکز آنی میلههایی که به هم لوال شدهاند مرکز آنی لغزنده مرکز آنی جسم غلتان مرکز آنی مکانیزمهای تماس مستقیم تماس لغزشی نقطه برخورد قائم مشترک و خط المرکزین تماس غلتشی نقطه تماس نوع اتصال
محل مركز آني
لوال
لوال
لغزنده
عمود بر مسیر حرکت (بینهایت در حرکت مستقیم الخط)
جسم غلتان
نقطه تماس با سطح
غلتش خالص
نقطه تماس غلتشی
لغزش خالص
نقطه برخورد قایم مشترک و خط المرکزین 25
=𝑁
روش دیاگرام دایره برای تعیین مراکز آنی )1ابتدا به تعداد اعضا نقاطی را بر روی محیط یک دایره مشخص میکنیم )2خطوط مستقیم که با خط پر ترسیم شدهاند مراکز آنی اولیه مکانیزم را نشان میدهند )3مراکز آنی باقیمانده با خط چین نشان داده میشوند باید دنبال دو مثلثی گشت که با یکی از خط چینها تکمیل میگردند ( 123و 341برای )13 مراکز 23 ،12و 13از مثلث 123طبق قضیه کندی روی یک خط مستقیم هستند مراکز 13 . 34 ،14از مثلث 341نیز باید روی یک خط باشند
13در محل تالقی 23 – 12و 34 – 14قرار دارد )4پس از تعیین هر مرکز آنی در دایره ،خط چین به خط پر تبدیل میشود
دیاگرام دایره پس از تعیین مرکز آنی اولیه
دیاگرام دایره پس از تعیین مرکز آنی 13
مثال :مطلوبست تعیین مراکز آنی مکانیزم لنگ – لغزنده تعداد طبق فرمول = 6 مراکز آنی اولیه 14 ،34 ،23 ،12
26
مثال :مطلوبست تعیین مراکز آنی مکانیزم (عضو 5چرخ است که روی 1میغلتد) تعداد مراکز آنی طبق فرمول = 10
مراکز آنی اولیه ،45 ،34 ،13 ،12 15و ( 23تقاطع قایم مشترک و خط المرکزین) ) 15-54و 14 (13-34 ) 34-45و 35 (13-15 ) 23-35و 25 (12-15 ) 23-34و 24 (25-45
27
تعیین سرعت به روش استفاده از مراکز آنی و مولفهها تعیین سرعت به روش استفاده از مراکز آنی 𝜔𝑅 = 𝑉
)𝑅 ∝ 𝑉( شعاع دوران ∝ سرعت خطی فاصله نقطه تا مرکز آنی دوران = شعاع دوران )𝑅 ⊥ 𝑉(شعاع دوران ⊥ سرعت خطی مرکز آنی نقطهای مشترک بین دو جسم دارای سرعتهای مساوی است مثال :با معلوم بودن سرعت زاویهای بند ،2سرعت نقاط 𝑂4 ،𝑃3 ،B ،A ،𝑂2و 𝑂5از مکانیزم را تعیین نمایید. 𝑓2 = 1
𝑓1 = 5,
𝑛 = 5,
𝐷𝑂𝐹 = 3(5 − 1) − 2 × 5 − 1 = 1
𝑁 = 10
مراکز آنی اولیه (:)5 لوال( 15 ،14 ،12 :ثابت) و ( 34 ،23متحرک) مراکز آنی باقیمانده (:)5 مرکز ثابت13 : مرکز تماس مستقیم لغزشی( 35 :تقاطع عمود مشترک و خط المرکزین )13 − 15 مراکز متحرک 25 ،24 :و 45
28
𝑉23 = 𝐿12−23 × 𝜔2 → 𝑉23
𝐿12−23 = 𝑉23 = 𝐿13−23 × 𝜔3 → 𝜔3 × 𝜔2 𝐿13−23 𝑉34 = 𝐿13−34 × 𝜔3 → 𝑉34 𝐿13−34 = 𝑉34 = 𝐿14−34 × 𝜔4 → 𝜔4 × 𝜔3 𝐿14−34 𝑉𝑃3 ⊥ (13 − 𝑃3) → 𝑉𝑃3 = 𝐿13−𝑃3 × 𝜔3 → 𝑉𝑃3
برای این که اتصال (لغزشی) باقی بماند
𝑛 𝑉𝑃3 𝑛 = 𝑉𝑃5
تقاطع عمود بر 15 − 𝑃5با عمود بر 𝑛 𝑉𝑃5 𝑉𝑃5 ⊥ (15 − 𝑃5) → 𝑉𝑃5 𝑉𝑃5 = 𝐿15−𝑃5 × 𝜔5 → 𝜔5
اهميت روشهای ترسيمي: استفاده در کدهای کامپیوتری بدون نیاز به محاسبات ریاضی کمک به درک مفاهیم پایه
روش گرداندن شعاع در این روش از این قاعده استفاده میشود که سرعتهای خطی نقاط واقع بر یک جسم در حال دوران نسبت مستقیم با شعاع دوران آن نقاط دارند. 𝑅 ∝ 𝑉 → 𝜔𝑅 = 𝑉
این روش که با گرداندن شعاع آنی یک نقطه و در امتداد قرار دادن آن با شعاع آنی نقطهای دیگر صورت میگیرد تنها موقعی قابل استفاده است که هر دو نقطه مربوط به یک میله باشند یعنی یا دو نقطه روی یک میله واقع باشند یا مرکز آنی دوران آن میله باشند. 𝐸𝐷𝐴 ∆ ~ 𝐶𝐵𝐴 ∆ AD AE DE = = AB EC BC
29
مثال :در شکل زیر سرعت نقطه Bمعلوم است .سرعت نقاط Dو Eرا با استفاده از روش گرداندن شعاع تعیین نمایید. Dو Eمربوط به عضو 3هستند .پس کافیست از 𝐵𝑉 سرعت نقطه 23تعیین شود و از مرکز آنی 13استفاده گردد. 𝑉23 = 𝐿12−23 × 𝜔2
𝑉23 ⊥ 12 − 23,
نقاط 12و Bروی عضو 2قرار دارند: 𝐵𝑉 𝐵𝐿12−
چون 23روی عضو 3هم هست 𝑉23 ،عمود بر 23-13است از 𝑉23برای سرعت Dهم استفاده میشود
=
𝑉23
𝐿12−23
)𝑉23 = 𝐿13−23 × 𝜔3 ⊥ (13 − 23 )𝐷 𝑉𝐷 = 𝐿13−𝐷 × 𝜔3 ⊥ (13 − 𝑉23 𝐷𝑉 = 𝐷𝐿13−23 𝐿13−
از 13به انتهای 𝑉23وصل میکنیم. اگر نقطه Dرا دوران دهیم تا D-13بر 23-13منطبق شود رابطه باال بیانگر آن است که مثلثها متشابه هستند. برای نقطه Eهم به همین شیوه میتوان عمل کرد. در حالت کلی بردار 𝑉23محاسبه و ترسیم میشود .سپس نقاط Dو Eدوران داده میشوند تا شعاعهای دوران بر 23-13 منطبق شود .سرعتهای Dو Eبا توجه به تشابه مثلثها قابل محاسبه هستند.
مطابق شکل سمت چپ میتوان شعاع دوران 13 − 23را دوران داد تا بر امتداد 13 − 34منطبق گردد .برای تعیین سرعت نقطه Dکافیست از این نقطه به موازات 𝑉23′خطی ترسیم شود .با توجه به این که مثلثها متشابه هستند 𝐷𝑉 از رابطه زیر تعیین میشود: 𝐷 13 − = 𝐷𝑉 𝑉 ′ 13 − 23 23 برای سرعت نقطه Eنیزبه روش مشابه عمل میشود:
𝐸 13 − 𝑉 ′ 13 − 23 23 30
= 𝐸𝑉
مثال :سرعت نقطه Bاز مکانیزم معلوم است .سرعت نقطه Dرا با استفاده از روش گرداندن شعاع تعیین نمایید.
𝑉𝐵 = (12 − 𝐵)𝜔2
برای تعیین 𝐷𝑉 بهتر است دنبال مرکز آنی بگردیم که مربوط به دو عضو 2و 4باشد یعنی ( 24نقطه انتقال) 24نقطهای بر روی عضو 2است که حول 12دوران میکند 24نقطهای بر روی عضو 4است که حول 14دوران میکند نقطه Bرا دوران میدهیم تا 𝐵 12 −بر 12 − 24منطبق شود از مفصل 12به انتهای بردار 𝑉𝐵′وصل میکنیم تا امتداد عمود خارج شده از 24را قطع کند. با استفاده از تشابه سرعت نقطه 24محاسبه میشود. 12 − 24 = 𝑉24 𝜔 12 − 𝐵 2 از مفصل 14به انتهای بردار 𝑉24وصل میکنیم. نقطه Dرا دوران میدهیم تا 𝐷 14 −بر 14 − 24منطبق شود. عمود خارج شده از 𝐷′راستای سرعت Dرا مشخص میکند و 𝐷𝑉 با تشابه مثلثها محاسبه میشود. 14 − 24 𝑉 14 − 𝐷 24 نکته :روش گرداندن شعاع تنها زمانی قابل استفاده است که دو نقطه بر روی يك عضو قرار داشته باشند .مثالً در مثال = 𝐷𝑉
قبل چون دو نقطه بر روی یک عضو نیستند باید ابتدا 𝑉23محاسبه شود و در این مثال ابتدا باید 𝑉24محاسبه شود که به این دو نقطه انتقال گفته میشود.
مثال (تمرين :)2-5 در شکل زیر ،اندازه 𝐵𝑉 را یک بردار به طول 𝑚𝑚 50در نظر بگیرید .با استفاده از روش گرداندن شعاع مقادیر 𝐶𝑉 و 𝐷 Vرا تعیین نمایید .اگر 𝑚𝑝𝑟 𝜔2 = 100باشد مقادیر 𝐶𝑉 و 𝐷 Vرا بر حسب متر بر ثانیه به دست آوردید.
31
راه حل اول:
نقطه Bمربوط به عضو 2است
)𝐵 𝑉𝐵 = (12 − 𝐵)𝜔2 ⊥ (12 −
از آنجا که نقاط Cو Dمربوط به عضو 3هستند سادهترین راه استفاده از مرکز آنی ( 23محل تالقی عمود مشترک و خط المرکزین )12 − 13است. چون مرکز 23مربوط به عضو 2است کافیست سرعت 𝐵𝑉 را دوران دهیم تا 𝐵 12 −روی 12 − 23منطبق شود. ) ∆(12 − 𝐵′ − 𝑉𝐵′ ) ~ ∆(12 − 23 − 𝑉23 [𝑉23 ] 12 − 23 12 − 23 = = ] → [𝑉23 ] 𝐵𝑉[ × ] 𝐵𝑉[ 𝐵 12 − 𝐵 12 − مرکز 23مربوط به عضو 3نیز هست پس میتوان از مثلث ) ∆(13 − 23 − 𝑉23برای تعیین سرعت دیگر نقاط عضو 3نظیر Cو Dاستفاده نمود. اگر شعاع 13 − C3را دوران دهیم تا بر راستای 13 − 23منطبق شود: 32
) ∆(13 − 𝐶′ 3 − 𝑉𝐶′3 ) ~ ∆(13 − 23 − 𝑉23 [𝑉𝐶 ′ 3 ] 13 − 𝐶3 13 − 𝐶3 = = ] → [𝑉𝐶 ′ 3 ] × [𝑉23 [𝑉23 ] 13 − 23 13 − 23
اگر شعاع 13 − Dرا دوران دهیم تا بر راستای 13 − 23منطبق شود: ) ∆(13 − 𝐷′ − 𝑉𝐷′ ) ~ ∆(13 − 23 − 𝑉23 ] [𝑉𝐷′ 𝐷 13 − 𝐷 13 − = = ] → [𝑉𝐷′ ] × [𝑉23 [𝑉23 ] 13 − 23 13 − 23 حال باید سرعتهای 𝑉𝐶 ′3و 𝑉𝐷′را دوران دهیم تا به نقاط اصلی خود یعنی 𝐶3و Dبازگردند. 𝜋2 𝑠) = 10⁄472 𝑟𝑎𝑑⁄ 60 𝑠|𝑉𝐵 | = (12 − 𝐵)𝜔2 = (41⁄35 × 10−3 ) 10⁄472 = 0⁄433 𝑚⁄ ( 𝜔2 = 100 𝑟𝑝𝑚 = 100
𝑚𝑚[𝑉𝐶 ′ 3 ] = [𝑉𝐶3 ] = 16/44 𝑚𝑚[𝑉𝐷′ ] = [𝑉𝐷 ] = 9/56
تناسب برای تبدیل طول به سرعت 0⁄433 𝑠(16⁄44) = 0⁄142 𝑚⁄ 50
= | |𝑉𝐶3
| 𝐵𝑉| | 𝐷𝑉| = 𝑠→ |𝑉𝐷 | = 0⁄0828 𝑚⁄ ] 𝐵𝑉[ ] 𝐷𝑉[
| 𝐵𝑉| → ] 𝐵𝑉[
=
| |𝑉𝐶3 ] [𝑉𝐶3
[𝑉𝐷 ] = 9/56𝑚𝑚 ,
راه حل دوم: در روش دیگر بدون استفاده از مرکز آنی ،23ابتدا باید 12 − 𝐶2را دوران داد تا روی راستای 𝐵 12 −منطبق شود ) ∆(12 − B − 𝑉B ) ~ ∆(12 − 𝐶′2 − 𝑉𝐶′2 12 − 𝐶2 12 − 𝐶2 = ] → [𝑉𝐶2′ ] 𝐵𝑉[ × 𝐵 12 − 𝐵 12 −
=
] [𝑉𝐶2′ ] 𝐵𝑉[
برای این که دو عضو 2و 3با هم دوران نمایند باید مولفههای عمود سرعت نقاط 𝐶2و 𝐶3با یکدیگر برابر باشند .از آنجا که 𝑉𝐶3عمود بر 13 − 𝐶3است در راستای مماس مشترک مولفه نخواهد داشت: ] 𝑛[𝑉𝐶3 ] = [𝑉𝐶3𝑛 ] = [𝑉𝐶2
بنابراین ابتدا باید 𝑉𝐶2′را دوران دهیم تا به نقطه 𝐶2منتقل شود .آنگاه مولفه 𝑉𝐶2را در راستای عمود مشترک تعیین نماییم تا اندازه 𝑉𝐶3مشخص شود.
33
روش خط موازی 𝐸𝐷𝐴 ∆ ~ 𝐶𝐵𝐴 ∆ AD AB BD = = 𝐶𝐸 AE AC
این روش نیز مانند روش گرداندن شعاع ،مبتنی بر این قاعده است که سرعت خطی نقاط واقع بر یک جسم در حال دوران نسبت مستقیم با شعاع دوران آن نقاط دارد. همچنین این روش تنها زمانی میتواند برای تعیین سرعت یک نقطه از میلهای به کار رود که سرعت نقاطی دیگر از همان میله معلوم باشد.
34
برای مرکز آنی 13
رابطه باال زمانی برقرار است که 𝐶𝐸 ∥ 𝐶 ′ 𝐸 ′
𝐶𝑉 𝐸𝑉 = 𝐶 − 13 𝐸 − 13 𝐶𝐶 ′ 𝐸𝐸 ′ = 𝐶 − 13 𝐸 − 13
⟹
| 𝐸𝑉| |𝐶 − 13| − |𝑉𝐶 | |𝐸 − 13| − = ||𝐶 − 13 ||𝐸 − 13
𝑉𝐶 -1را دوران میدهیم تا بر راستای C − 13منطبق شود ) (𝐶 ′ | 𝐶𝑉| = | |𝐶𝐶 ′ -2از 𝐶 ′به موازات CEرسم میکنیم تا 13 − Eرا قطع کند ) (𝐸 ′ | 𝐸𝑉| = | |𝐸𝐸 ′ -3به دلیل مشابه از 𝐶 ′به موازات CDرسم میکنیم تا 13 − Dرا قطع کند ) (𝐷′ | 𝐷𝑉| = | |𝐷𝐷′
-4با دوران نقاط 𝐷′و 𝐸′تا انطباق بر راستاهای عمود بر 𝐷 14 −و 𝐸 13 −راستای سرعتها مشخص میشود. -5جهت 𝐷𝑉 و 𝐸𝑉 با توجه به جهت 𝐶𝑉 با دوران پادساعتگرد 90درجه حول Dو Eبه راحتی مشخص میشود.
مثال: با معلوم بودن 𝜔2سرعت بقیه اعضای مکانیزم را با استفاده از روش خط موازی تعیین نمایید. 𝐷𝑂𝐹 = 3(6 − 1) − 2 × 7 = 1
35
حل: 𝐷𝑂𝐹 = 3(6 − 1) − 2 × 7 − 0 = 1
𝑉23′با دوران 90درجه 𝑉23حول 23
𝑉23 ⊥ 12 − 23 , |𝑉23′ | = 23 − 23′
𝑉34با دوران 90درجه 𝑉34′حول 34
|𝑉34′ | = 34 − 34′ ,
𝑉34 ⊥ 14 − 34
13 − 23 | × |𝑉23 13 − 34
= | |𝑉34
|𝑉34 | 13 − 23 = → |𝑉23 | 13 − 34
| |𝑉34" | = 34 − 34" = |𝑉34
" 𝑉34با دوران 90درجه 𝑉34حول 34
|𝑉56′ | = 56 − 56′ 𝑉56 ⊥ 15 − 56
𝑉56با دوران 90درجه 𝑉56′حول 56
15 − 56 | × |𝑉23 15 − 34
= | |𝑉34
|𝑉56 | = |𝑉56′ |,
|𝑉56 | 15 − 56 = → |𝑉23 | 15 − 34
سرعتها در يك مکانيزم لنگ در حالتی که 𝜔2معلوم باشد و بخواهیم سرعت پیستون را محاسبه کنیم:
-1با مشخص بودن 𝑉23 ،𝜔2محاسبه میشود
𝑉23 = 𝑅𝜔2 = 𝐿12−23 𝜔2
-2بردار 𝑉23با مقیاس دلخواه رسم میشود. -3میله 3و مفاصل 23و 34حول 13دوران میکنند .با دوران 34-13حول 13تا انطباق بر راستای ،23-13میتوان 𝑉34′را با ترسیم عمود بر این راستا محاسبه نمود. -4چون 34عالوه بر میله 3بر لغزنده 4نیز قرار دارد همان سرعت لغزنده هم میباشد. لغزنده𝑉 = 𝑉34 = 𝑉34′
36
سرعتها در مکانيزم بادامکي
با معلوم بودن 𝜔2میخواهیم سرعت پیرو را محاسبه کنیم. 3 لغزنده بوده و مرکز آنی آن در بینهایت است (.)13 خط المرکزین از 12به 13امتداد دارد یعنی خطی از 12به بینهایت چون نقطه تماس ) (Pبر روی خط المرکزین نیست پس تماس لغزش خواهد بود. چون تماس لغزشی است مرکز آنی 23محل تقاطع عمود مشترک از Pو خط المرکزین خواهد بود 𝑉23 ⊥ 12 − 23 23 نقطهای است روی عضو 2که حول 12دوران میکند 𝑉23 = 𝐿12−23 𝜔2
مرکز آنی 23همچنین بر میله 3نیز قرار دارد .از آنجا که پیرو حركت انتقالي دارد ،تمامی نقاط دارای سرعت يکسان V23هستند.
سرعتهای زاويهای
𝑉 𝑅 𝑉23
= 𝜔3
𝐿13−23 𝑉23 = 𝐿12−23 𝐿13−23 = 𝐿12−23 𝐿12−23 = 𝑤𝑐 𝜔 𝐿13−23 2 𝐿12−24 = 𝑤𝑐𝑐 𝜔 𝐿14−24 2
𝜔2 𝜔2 𝜔3 𝜔3 𝜔4
37
=𝜔
نتیجه :روابط باال بیانگر این موضوع هستند که نسبت سرعتهای زاويهای هر دو ميله از یک مکانیزم نسبت معکوس دارد
با فاصله مراكز آني واقع در بدنه که دو میله حول آنها گردش میکنند تا مركز آني مشترک در دو ميله در حالت كلي:
𝑛𝑚𝑉 𝑛𝑚 1𝑚 −
= 𝑚𝜔
𝑛𝑚𝜔𝑚 𝐿1𝑛− = 𝑛𝑚𝜔𝑛 𝐿1𝑚−
مثال (تمرين )17-5 اگر در شکل زیر 𝑚𝑝𝑟 𝜔2 = 75و پادساعتگرد باشد 𝜔4 ،𝜔3 ،و 𝜔5را تعیین نمایید.
حل: ̅̅̅̅̅̅̅̅̅̅ 12 𝑚𝑚 − 23 = 28⁄6 ̅̅̅̅̅̅̅̅̅̅ 𝑚𝑚 13 − 23 = 81⁄9 ̅̅̅̅̅̅̅̅̅̅ 𝑚𝑚 12 − 24 = 61 ̅̅̅̅̅̅̅̅̅̅ 14 𝑚𝑚 − 24 = 156⁄3 ̅̅̅̅̅̅̅̅̅̅ 𝑚𝑚 12 − 25 = 16⁄48 ̅̅̅̅̅̅̅̅̅̅ 15 𝑚𝑚 − 25 = 81⁄3
𝜔3 𝐿12−23 28⁄6 = = → 𝜔3 )𝑤𝑐( 𝑚𝑝𝑟 × 75 = 26⁄19 𝜔2 𝐿13−23 81⁄9 𝜔4 𝐿12−24 61 = = → 𝜔4 )𝑤𝑐𝑐( 𝑚𝑝𝑟 × 75 = 29⁄27 𝜔2 𝐿14−24 156⁄3 𝜔5 𝐿12−25 16⁄48 = = → 𝜔5 )𝑤𝑐( 𝑚𝑝𝑟 × 75 = 15⁄2 𝜔2 𝐿15−25 81⁄3 38
تعیین سرعتها به روش مولفهها عبارتست از تجزيه سرعت به مولفههايي مناسب ،به نحوی که بتوان از روی آنها انتقال و دوران میلههای مختلف مکانیزم را بررسی نمود (اصل برهمنهي). در شکل زیر اگر 𝐵𝑉 معلوم باشد 𝑉𝐵′ ،مولفه آن در راستای BCو "𝐵𝑉 مولفه آن عمود بر BCاست:
𝐵 𝑉𝐵 ⊥ 𝑂2 𝐶𝐵 ∥ 𝑉𝐵′
عضو 3صلب است
⇐
𝐶𝐵 ⊥ "𝐵𝑉
𝑉𝐵′ = 𝑉𝐶′
سطح ∥ 𝑐𝑉
𝑐𝑉 با تقاطع عمود خارج شده از 𝑉𝐶′و خط موازی سطح محاسبه میشود. "𝐶𝑉 با معلوم شدن 𝑐𝑉 به راحتی محاسبه میشود. خط واصل بین نقاط "𝐵𝑉 و "𝐶𝑉 نقطه Pرا مشخص میکند که در راستای عمود بر BCسرعت ندارد و فقط در راستای BC سرعت دارد.
همانطور که در شکل (ج) دیده میشود "𝐵𝑉 عمود بر BCو به سمت پايين است در حالی که "𝐶𝑉 عمود بر BCو به سمت باال است .از آنجا که سرعت تغيير جهت داده است پس باید نقطهای روی BCباشد که در آن سرعت عمودی صفر باشد (نقطه .)Pاین نقطه از تقاطع خط واصل بين دو انتهای 𝑩"𝑽 و 𝑪"𝑽 و خط BCبه دست میآید .چون جسم صلب است پس Pفقط در راستای BCسرعت دارد.
=
+
(ج)
(الف)
(ب)
39
حرکت عضو 3را میتوان ترکیبی از حركت انتقالي در راستای عضو ( BCشکل ب) و حركت دوراني حول مرکز دوران (شکل ج) در نظر گرفت. 𝑉𝑃(⊥𝐵𝐶) =0
نقطه Pمانند مركز دوران عضو 3بدون در نظر گرفتن حرکت انتقالی است.
𝑉𝑃(∥𝐵𝐶) = 𝑉𝐵′
"𝐷𝑉 و "𝐵𝑉 نسبت مستقیم با فاصله از Pدارند ⇐ "𝐷𝑉 با دوران PDو انطباق آن با PBبه دست میآید عضو 3صلب است
⇐
𝑉𝐵′ = 𝑉𝐷′ 𝑃𝑉𝐷 = 𝑉𝑃 + 𝑉𝐷⁄ ”𝐷𝑉 → 𝑉𝐷 = 𝑉 ′ 𝐵 + 𝐵𝑉𝑃 = 𝑉′
يا 𝐷𝑉 به راحتی قابل محاسبه است برايند
𝐵 𝑉𝐷′ = 𝑉 ′و "𝐷𝑉
مثال :سرعت 𝑉𝐵2معلوم است ،سرعت نقاط Cو Dرا محاسبه نمایید.
حل: 𝑉𝐵2 ⊥ 𝑂2 𝐵2
برای تعیین سرعت Cابتدا باید سرعت نقطهای از میله 4 یعنی 𝑉𝐵4مشخص شود 𝑉𝐵4مولفهای از 𝑉𝐵2است که عمود بر میله 4است 𝑉𝐵4 ⊥ 𝑂4 𝐵4
𝑉𝐵4سرعت نقطهای واقع بر میله 4است پس سرعت نقطه Cرا میتوان به روش تشابه و به کمک 𝑉𝐵4محاسبه نمود: 𝐶𝑉 𝑂4 𝐵4 = 𝑉𝐵4 𝐶 𝑂4
حال مولفه 𝐶𝑉 بر روی CDتعیین میشود: 𝐷𝐶 || 𝑉𝐶′
چون عضو 5صلب است و Dنقطهای از میله 5است: 𝑉𝐶′ = 𝑉𝐷′
𝐷𝑉 از تقاطع عمود بر 𝑉𝐷′با راستای به موازات سطح به دست میآید: سطح || 𝐷𝑉
40
{
مثال: در شکل زیر 𝐵𝑉 معلوم است سرعت پیرو را معلوم نمایید:
حل:
𝐵 𝑉𝐵 ⊥ 𝑂2
𝑉𝐵′مولفه 𝐵𝑉 در راستای حرکت پیرو است پیرو دارای حرکت انتقالی است چون 3عضو صلب است تمام نقاط آن دارای یک سرعت میباشند
= 𝑉𝐵′پیرو𝑉
مثال: در شکل زیر 𝐵𝑉 معلوم است .سرعت نقاط Cو Dرا بیابید.
𝐵 𝑉𝐵 ⊥ 𝑂2 𝐶𝐵 || 𝑉𝐵′
𝑉𝐵′مولفه 𝐵𝑉 در راستای BCاست
𝑉𝐶′ (3) = 𝑉𝐵′
عضو 3صلب است
𝐶 𝑉𝐶 ⊥ 𝑂4
𝐶𝑉 از تقاطع عمود بر ) 𝑉𝐶′ (3با عمود بر 𝐶 𝑂4مشخص میشود ) 𝑉𝐶′ (5مولفه 𝐶𝑉 در راستای CDاست.
𝐷𝐶||)𝑉𝐶′ (5
عضو 5صلب است
𝑉𝐶′ (5) = 𝑉𝐷′
𝐷𝑉 از تقاطع عمود بر 𝑉𝐷′با عمود بر خط موازی سطح مشخص میشود 41
مثال: نقاط 𝑃2و 𝑃3در شکل زیر به ترتیب نقاط تماس واقع بر میلههای شماره 2و 3میباشند .سرعت 𝑉𝑃2را با برداری به طول 30mmنشان دهید .بردار 𝐶𝑉 را با استفاده از روش مولفهها تعیین کنید.
حل: دیسک 2بر روی دیسک 3حرکت غلتشی دارد و مرکز آنی 23نقطه تماس دو دیسک است. چون تماس از نوع غلتشی است سرعت نقاط 𝑃2و 𝑃3با یکدیگر برابر است. 42
در تماس غلتشی نقطه تماس باید روی خط المرکزین دو دیسک غلتان ( )12 – 13قرار داشته باشد. 𝑉𝑃2 = 𝑉𝑃3 𝑉𝑃2 ⊥ 𝑂2 𝑃2
𝑉𝑃2برابر با 𝑉𝑃3میباشد (غلتش خالص) که آن را به دو مولفه مماس و عمود بر P3 Cتجزیه میکنیم. مولفه قایم 𝑉𝑃2با مولفه 𝐶𝑉 در راستای P3 Cبرابر است (جسم صلب)
𝑉𝑃3 ⊥ 13 − 𝑃3
𝑛𝐶𝑉 = 𝑛𝑉𝑃2
𝐶𝑉 عمود بر خط 13 – Cاست 𝐶 𝑉C ⊥ 13 −
با معلوم بودن 𝑛𝐶𝑉 و راستای 𝐶𝑉 ،سرعت نقطه Cبه راحتی قابل محاسبه است (تقاطع عمود خارج شده از انتهای 𝑛𝐶𝑉 و خط عمود بر 𝐶 )13 − 𝑚𝑚 𝑉𝑃2 = 30 𝑚𝑚 𝑉𝐶 = 38⁄78
43
تعیین سرعت به روش سرعتهای نسبی در این روش از مفهوم سرعتهای نسبي برای تحلیل مکانیزم استفاده میگردد.
از آنجا که در تحليل شتاب مکانيزمهای ميلهای ابتدا باید سرعتهای نسبی تعیین گردند ،این روش بهترين روش تعيين سرعت میباشد.
مثال: در مکانیزم لنگ زیر با استفاده از رابطه سرعت نسبی ،مثلث سرعت را ترسیم نمایید.
− − 𝐵𝑉𝐶 = 𝑉𝐵 +𝑉𝐶/ چون عضو 3صلب است پس 𝐵 𝑉𝐶/نمیتواند
مولفهای در راستای CBداشته باشد. 𝐵𝐶 ⊥ 𝐵𝑉𝐶/
𝑂2′ نقطهای از مکانیزم است سرعت آن صفر میباشد و بدان قطب گفته میشود. در روش سرعتهای نسبی ،سرعتهای مطلق تمام نقاط از قطب ترسیم میگردند. از یک مقياس مناسب برای ترسیم سرعتهای معلوم استفاده میشود.
𝐵𝐶 ⊥ 𝐵𝑉𝐶/
سطح || 𝐶𝑉
𝑉𝐶 از تقاطع عمود بر BCو خط موازی سطح تعیین میشود.
نوک پيکان بردار تفاضل دو بردار 𝐴 و ⃗𝐵 (یعنی
𝐶) در انتهای بردار اول (یعنی 𝐴) و نقطه شروع آن در انتهای بردار دوم (یعنی ⃗𝐵) قرار دارد.
⃗ 𝐵 𝐶 = 𝐴−
44
مثال: اگر در مکانیزم زیر 𝑠 𝜔2 = 20 𝑟𝑎𝑑/باشد سرعت نقطه Dچقدر است؟ 𝑠𝑉𝐵 = (𝑂2 𝐵)𝜔2 = 150 × 20 = 3000 𝑚𝑚/ 𝐵𝑉 از قطب 𝑂2′با مقیاس مناسب ترسیم میشود − − − )(I 𝐵𝑉𝐷 = 𝑉𝐵 + 𝑉𝐷/ 𝐷𝐵 ⊥ 𝐵𝑉𝐷/
در رابطه باال 3مجهول داریم )(II
− − = + 𝐵𝑉𝐶/ 𝐶𝑉 𝐵𝑉 𝐶𝐵 ⊥ 𝐵𝑉𝐶/ 𝐶 𝑉𝐶 ⊥ 𝑂4
نقطه 𝐶 ′از تقاطع عمود بر BCاز نقطه 𝐵′با امتداد عمود خارج شده از 𝐶 𝑂4به دست میآید. جهت 𝐵 𝑉𝐶/از 𝐵′به سمت 𝐶 ′است (شکل الف) مقدار 𝐶𝑉 مشخص شده است .جهت آن نیز با توجه به رابطه ) (IIتعیین میگردد (از 𝑂2′به )𝐶 ′
− − − 𝐶𝑉𝐷 = 𝑉𝐶 + 𝑉𝐷/ − − (𝐼)=(𝐼𝐼𝐼) + = + 𝐶𝑉𝐷/ → 𝐵𝑉𝐵 𝑉𝐷/ 𝐶𝑉
)(III
𝐷𝐵 ⊥ 𝐵𝑉𝐷/ 𝐶𝐵 ⊥ 𝐵𝑉𝐶/
خط رسم شده از 𝐵′و عمود بر BDراستای 𝐵 𝑉𝐷/را مشخص میکند. خط رسم شده از 𝐶 ′و عمود بر CDراستای 𝐶 𝑉𝐷/را مشخص میکند. تقاطع دو راستای 𝐵 𝑉𝐷/و 𝐶 𝑉𝐷/نقطه 𝐷′را مشخص میکند .با توجه به شکل و با رعایت مقیاس: 𝑠|𝑉𝐶 | = 𝑂4′ 𝐶 ′ = 2020𝑚𝑚/𝑠, |𝑉𝐷 | = 𝑂4′ 𝐷′ = 1990 𝑚𝑚/ 45
نکته :خطوط رسم شده از قطب به نقاط واقع بر روی دیاگرام ،سرعتهای مطلق نقاط مربوطه را نشان میدهد. | 𝐵𝑉| = 𝑂2′ 𝐵 ′ | 𝐶𝑉| = 𝑂4′ 𝐶 ′
| 𝐷𝑉| = 𝑂4′ 𝐷′
نکته :خط واصل بين دو نقطه واقع بر روی دیاگرام ،سرعت نسبي دو نقطه را نشان میدهد | 𝐵𝐵 ′ 𝐶′ = |𝑉𝐶/ | 𝐷𝐷′ 𝐶′ = |𝑉𝐶/ | 𝐷𝐷′𝐵 ′ = |𝑉𝐵/
تصویر سرعت هر میله در دیاگرام سرعت دارای تصویر میباشد. 𝐶𝐵 ⊥ 𝐵 ′ 𝐶 ′ 𝐷𝐶𝐵 ∆~ 𝐶 ′ 𝐷′ ⊥ 𝐶𝐷 } → ∆ 𝐵 ′ 𝐶 ′ 𝐷′ 𝐷𝐵 ⊥ 𝐵 ′ 𝐷′
مثلث 𝐵 ′ 𝐶 ′ 𝐷′مشابه مثلث BCDبوده و تصوير آن نامیده میشود. 𝐵 𝑂2 ′ 𝐵 ′ ⊥ 𝑂2 𝐶 𝑂4 ′ 𝐶 ′ ⊥ 𝑂4
بنابراین با معلوم بودن سرعت دو نقطه واقع بر يك عضو از مکانيزم در دیاگرام سرعت ،سرعت هر نقطه سومي واقع بر اين عضو با رسم تصوير سرعت آن قابل تعیین است. مثالً اگر در مثال قبل ،نقاط 𝐵′و 𝐶 ′تعیین شده باشند با رسم مثلث 𝐵′ 𝐶 ′ 𝐷′مشابه مثلث BCDمیتوان نقطه 𝐷′را تعیین نمود .الزمه این امر آن است که 𝐶 ′ 𝐷′ ،𝐵′ 𝐶 ′و 𝐵′ 𝐷′به ترتیب عمود بر CD ،BCو BDباشند.
سرعت زاویهای سرعت زاويهای هر عضو صلب برابر است با سرعت نسبي هر دو نقطه واقع بر آن عضو تقسیم بر فاصله بين آن دو نقطه. سرعت نسبی فاصله بین دو نقطه
46
=ω
چون فاصله بين نقاط يك جسم صلب ثابت است ،سرعت نسبي عمود بر امتداد خط واصل بین دو نقطه است. خط واصل بین دو نقطه ⊥ سرعت نسبی
حركت نسبي يك نقطه در جسم صلب نسبت به نقطه دیگر یک دوران بوده که شعاع دوران آن برابر فاصله بين دو نقطه است. در شکل مثال قبل: 𝐷𝑉𝐵⁄𝐶 𝑉𝐵⁄𝐷 𝑉𝐶⁄ = = 𝑤𝑐𝑐 𝐶𝐵 𝐷𝐵 𝐷𝐶
=
نسبی𝑉 𝑅
= 𝜔3
جهت 𝐶𝑉 𝑉𝐵⁄𝐶 = 𝑉𝐵 −از 𝐶 ′به 𝐵′است ← Bنسبت به Cبه سمت پایین حرکت میکند ← Bحول Cپادساعتگرد حرکت میکند
مثال: در شکل زیر 𝑠 𝜔2 = 5 𝑟𝑎𝑑/و ساعتگرد است .سرعت خطی نقطه Dو سرعت زاویهای میله 3را محاسبه نمایید.
حل: 𝐵 𝑉𝐵 ⊥ 𝑂2 𝑠𝑉𝐵 = 𝑂2 𝐵 × 𝜔2 = 75 × 5 = 375 𝑚𝑚/
مقیاس در دیاگرام سرعت
1 mm = 10/7 mm/s − − − 𝐵𝑉𝐷 = 𝑉𝐵 + 𝑉𝐷/
سرعت Dهم از نظر مقدار و هم از نظر امتداد مجهول است ابتدا طول 𝑂2′ 𝐵′که نشان دهنده 𝑩𝑽 است از قطب 𝑂2′رسم میشود
− − = + 𝐶𝑉 𝐵𝑉𝐵 𝑉𝐶/
𝐶𝑉 سرعت مطلق و موازی سطح است که باید از قطب 𝑂2′رسم شود سطح|| 𝐶𝑉 𝐶𝐵 ⊥ 𝐵𝑉𝐶/
تقاطع خط عمود بر افق از قطب 𝑂2′با امتداد عمود بر BCنقطه 𝐶 ′را معلوم میکند | 𝐶O′2 C′ → |V 47
مقدار 𝐵 𝑉𝐷/با نوشتن تناسب محاسبه میشود: چون نقاط C ،Bو Dبر روی يك ميله واقع هستند نقاط 𝐶 ′ ،𝐵′و 𝐷′میبایست تصوير نقاط C ،Bو Dمکانیزم در کثیراالضالع سرعت باشند. 𝐵 ′ 𝐷′ 𝐵𝐷 220 = = → 𝐵 ′ 𝐷 ′ = 1/47 𝐵′ 𝐶 ′ 𝐵 ′ 𝐶 ′ 𝐵𝐶 150
نقطه 𝐷′با ترسیم 𝐵′ 𝐷′به اندازه 1/47برابر 𝐵′ 𝐶 ′تعیین میشود. بردار O′2 D′سرعت مطلق نقطه Dو بردار 𝐵′ 𝐷′سرعت نسبی نقطه Dنسبت به Bرا نشان میدهد. 𝑠|𝑉𝐷 | = 385 𝑚𝑚/ 𝑠|𝑉𝐷/𝐵 | = 440 𝑚𝑚/
سرعت زاویهای میله :3 𝐵𝑉𝐶⁄𝐵 𝑉𝐷⁄ = 𝐶𝐵 𝐷𝐵
= 𝜔3
440 𝑤𝑐 𝑠= 2 𝑟𝑎𝑑/ 220
= 𝜔3
سرعت نقاط واقع بر جسم غلتان Pمرکز آنی دوران است
𝜔𝑅 = 𝐶𝑉 𝜔)𝑄𝐶( = 𝐶𝑉𝑄/ 𝑅 ⊥ 𝐶𝑉𝑄/ 𝐶𝑉𝑄 = 𝑉𝐶 + 𝑉𝑄/ 𝑄𝑃 ⊥ 𝑄𝑉
تقاطع عمود بر CQاز انتهای 𝐶𝑉 با عمود بر PQبردار 𝑄𝑉 را مشخص میکند. 𝐶𝑉𝑃 = 𝑉𝐶 + 𝑉𝑃/ 𝜔𝑅𝑉𝑃/𝐶 = − 𝑉𝑃 = 𝑅𝜔 − 𝑅𝜔 = 0 48
مثال: در مکانیزم برگشت سریع شکل زیر 𝑉𝐵2 ،معلوم است .سرعت نقطه Dو سرعتهای زاویهای میلههای 4و 5را تعیین نمایید.
حل: 𝑉𝐵2 ⊥ 𝑂2 𝐵2
بردار 𝑂2′ 𝐵2′در کثیراالضالع سرعت معرف 𝑉𝐵2است 𝐵4نقطهای واقع بر میله 4است که در این لحظه بر 𝐵2منطبق است 𝑉𝐵4 ⊥ 𝑂4 𝐵4 مقدار 𝑉𝐵4معلوم نبوده اما امتداد آن عمود بر 𝑂4 𝐵4است. چون 𝐵4نسبت به 𝐵2در امتداد عمود بر میله 4دارای هیچ حرکتی نیست، 𝑉𝐵4/𝐵2میبایست در امتداد میله 4باشد
𝑉𝐵2/𝐵4 || 𝑂4 𝐵4 از نقطه 𝐵2′خطی موازی 𝐶 𝑂4میکشیم .تقاطع این خط با خطی که از نقطه 𝑂4′ عمود بر 𝑂4 𝐵4رسم شده موقعیت 𝐵4′را مشخص میکند
𝑂4′ 𝐵4′برابر 𝑉𝐵4و 𝐵2′ 𝐵4′برابر 𝑉𝐵4/𝐵2است.
| |𝑂4′ 𝐵4′ | = |𝑉𝐵4 | |𝐵2′ 𝐵4′ | = |𝑉𝐵2/𝐵4
بردار 𝑂4′ 𝐶 ′معرف بردار 𝐶𝑉 است که باید عمود بر 𝐶 𝑂4باشد .مقدار 𝑂4′ 𝐶 ′از تناسب به دست میآید:
𝑂4′ 𝐶 ′ 𝐶 𝑂4 𝐶 𝑂4 ) (𝑂′ 𝐵 ′ = ⇒ 𝑂4′ 𝐶 ′ = ′ ′ 𝑂4 𝐵4 𝑂4 𝐵4 𝑂4 𝐵4 4 4 تقاطع عمود خارج شده از نقطه 𝐶 ′بر خط CDبا خط افقی که از 𝑂2′ترسیم
میشود موقعیت نقطه 𝐷′را مشخص میکند.
𝐶𝑉 متمایل به راست است ← 𝜔4ساعتگرد میباشد 𝐷 𝑉𝐶/متمایل به سمت پایین است ← 𝜔5ساعتگرد میباشد
| 𝐷𝑉| = | |𝑂2′ 𝐷′ | 𝐶|𝐶 ′ 𝐷′ | = |𝑉𝐷/ 𝐶𝑉 = 𝜔4 𝑤𝑐 𝐶 𝑂4 𝐷𝑉𝐶/ = 𝜔5 𝑤𝑐 𝐷𝐶 𝐷𝑉𝐶 = 𝑉𝐷 + 𝑉𝐶/
مثال: در مکانیزم شکل زیر 𝑉𝐵 ،معلوم است .سرعت نقطه Cرا تعیین نمایید.
حل: چون نقطه تماس روی خط المرکزین است ،میلههای 2و 3در این لحظه تماس غلتشی دارند. در دیاگرام سرعت 𝐵𝑉 با بردار 𝑂2′ 𝐵′از قطب در امتداد عمود بر 𝐵 𝑂2رسم شده است. 49
𝑉𝑃2 ⊥ 𝑂2 𝑃2 𝑉𝑃2/𝐵 ⊥ 𝐵𝑃2 بنابراین تقاطع خط عمود بر 𝑂2 𝑃2با خط عمود بر 𝐵𝑃2نقطه 𝑃2′
را تعیین میکند
| |𝑂2′ 𝑃2′ | = |𝑉𝑃2 | 𝐵|𝐵 ′ 𝑃2′ | = |𝑉𝑃2/ 𝑉𝑃2 = 𝑉𝑃3
چون سرعتها در نقطه تماس با هم برابرند | |𝑂3′ 𝑃3′ | = |𝑉𝑃3 بنابراین خطی که از 𝑂3′عمود بر شعاع 𝐶 𝑂3رسم شود امتداد 𝐶𝑉 را مشخص میکند. تقاطع خطی که از 𝑃3′عمود بر 𝐶 𝑃3ترسیم میشود با خط رسم شده از 𝑂3′که عمود بر 𝐶 𝑂3است موقعیت نقطه 𝐶 ′را مشخص میکند. | 𝐶𝑉| = | |𝑂3′ 𝐶 ′ | |𝑃3′ 𝐶 ′ | = |𝑉𝐶/𝑃3
مثال: در مکانیزم شکل زیر 𝑉𝐵 ،معلوم است .سرعت نقطه Cرا تعیین نمایید.
حل: چون نقطه تماس بر روی خط المرکزین قرار ندارد پس تماس لغزشی است. 𝑉𝑃2 ⊥ 𝑂2 𝑃2 𝑉𝑃2/𝐵 ⊥ 𝐵𝑃2
بردار 𝑂2′ 𝑃2′عمود بر 𝑂2 𝑃2است .از تقاطع خط عمود بر 𝑂2 𝑃2با خطی که از 𝐵′عمود بر 𝐵 ′ 𝑃2′ترسیم میشود، نقطه 𝑃2′تعیین میگردد. | |𝑂2′ 𝑃2′ | = |𝑉𝑃2 | 𝐵|𝐵 ′ 𝑃2′ | = |𝑉𝑃2/
چون 𝑉𝑃3 ⊥ 𝑂3 𝑃3
در تماس لغزشی 𝑉𝑃2/𝑃3در امتداد مماس مشترک میباشد. مماس مشترک|| 𝑃2′ 𝑃3′
𝑂3′ 𝑃3′ ⊥ 𝑂3 𝑃3 از تقاطع خطی که از 𝑃2′به موازات مماس مشترک ترسیم میشود با خطی که از 𝑂3′بر 𝑂3′ 𝑃3′عمود میگردد نقطه 𝑃3′تعیین
میگردد. | = |𝑉𝑃3
| = |𝑉𝑃3/𝑃2
|′
|𝑂′
3 𝑃3
| |𝑃′ ′ 2 𝑃3
از تقاطع خطی که از 𝑂3′عمود بر 𝐶 𝑂3رسم میشود با خط دیگری که از 𝑃3′بر 𝐶 𝑃3عمود است ،موقعیت نقطه 𝐶 ′مشخص میگردد. 50
𝐶 𝑂3′ 𝐶 ′ ⊥ 𝑂3 𝐶 𝑃3′ 𝐶 ′ ⊥ 𝑃3
در نتیجه: | 𝐶𝑉| = | |𝑂3′ 𝐶 ′ | |𝑃3′ 𝐶 ′ | = |𝑉𝐶/𝑃3
سرعتها در مکانیزمهای میلهای مرکب هرگاه ميلهای در یک مکانیزم دارای مركز دوران ثابت نباشد ،بدان ميله معلق گفته میشود. مکانیزمهایی که دو ميله معلق يا بيشتر داشته باشند ،مکانيزم مركب نامیده میشوند.
در تحلیل مکانیزمهای مرکب گاه در روابط برداری با تعداد زيادی مجهول مواجه میشویم .در این موارد از سعي و خطا باید استفاده گردد.
مثال: در مکانیزم مقابل 𝐸𝑉 معلوم است .سرعت 𝐵𝑉 را تعیین نمایید.
حل: 𝐸𝑉 را از قطب 𝑂2′به اندازه 𝑂2′ 𝐸′ترسیم میکنیم
∗
− − − 𝐸𝑉𝐶 = 𝑉𝐸 + 𝑉𝐶/ 𝐸𝐶 ⊥ 𝐸𝑉𝐶/
راستای 𝐶 ′نشان میدهد که 𝐶 ′جایی در امتداد خط عمود بر CEقرار دارد. تنها با استفاده از رابطه باال نمیتوان 𝐶 ′را تعیین کرد.
− − − = + 𝐵𝑉 𝐷𝑉𝐷 𝑉𝐵/
برای 𝐷𝑉 طول دلخواه 𝑂2′ 𝐷′را در نظر میگیریم .بنابراین 𝑂2′ 𝐵′برابر 𝐵𝑉 در امتداد عمود بر 𝐵 𝑂2و 𝐷′ 𝐵′عمود بر DBمیباشد.
| 𝐵𝑉| = )𝐵 |𝑂2′ 𝐵′ |(⊥ 𝑂2 𝐵𝐷 ⊥ 𝐷′ 𝐵 ′
(شکل الف) میتوان نوشت: − − − − 𝐷𝑉𝐶 = 𝑉𝐷 + 𝑉𝐶/
در رابطه باال 𝐷 𝑉𝐶/برابر 𝐷′ 𝐶 ′و در امتداد عمود بر CDاست .چون نقاط C ،Bو Dروی یک عضو قرار دارند با استفاده از تصویر میتوان 𝐶 ′ ،𝐵′و 𝐷′را تعیین نمود .با استفاده از تناسب میتوان نوشت: 51
𝐶𝐷 ′ ′ ) 𝐷 𝐵( 𝐷𝐵
= 𝐶 ′ 𝐷′
𝐷𝐶 𝐶 ′ 𝐷′ = → 𝐷𝐵 𝐵 ′ 𝐷′
حال از نقطه 𝐷′طول 𝐶 ′ 𝐷′را رسم و نقطه 𝐶 ′را تعیین میکنیم (شکل الف). چون 𝐶 ′بر روی خط حاوی 𝐸′قرار نمیگیرد بنابراین جواب صحیح نمیباشد.
∗
نقطه برخورد راستای 𝐶 ′با خط 𝑂2′ 𝐶 ′موقعیت 𝐶 ′را مشخص میکند. حال اگر از 𝐶 ′خط 𝐷′ 𝐵′را موازی 𝐵 ′ 𝐷′خواهیم داشت: 𝐷𝐶 𝐶 ′ 𝐷′ = 𝐷𝐵 𝐵 ′ 𝐷′
𝐵′ 𝐶 ′ 𝐷′تصویر BCDبوده و حل صحیح را نشان میدهد.
(شکل ب)
|′
|𝑂′
𝐵2
= | 𝐵𝑉|
||𝑉𝐶 | = |𝑂2′ 𝐶′ ||𝑉𝐷 | = |𝑂2′ 𝐷′
روش بدون سعي و خطا: با تعیین طول فرضی 𝑂2′ 𝐵′میتوان دیاگرام سرعت را ترسیم نمود .سپس با روش تصویر میتوان نقاط 𝐶 ′ ،𝐷′و 𝐸′را در دیاگرام سرعت جایابی نمود .طول 𝑂2′ 𝐸′را میتوان اندازه گرفت .از روی مقدار 𝑂2′ 𝐸′و مقدار معلوم 𝐸𝑉 مقیاس سرعتها تعیین میگردد .با استفاده از این مقیاس و دیاگرام سرعت ،سرعت هر نقطه دیگر از مکانیزم را میتوان محاسبه نمود.
| 𝐸𝑉| مقیاس = 𝑂2′ 𝐸 ′
× 𝑂2′ 𝐷′مقیاس = | 𝐷𝑉| × 𝑂2′ 𝐵 ′مقیاس = | 𝐵𝑉| × 𝑂2′ 𝐶 ′مقیاس = | 𝐶𝑉| 52
مثال (تمرين :)9-6 𝑃2و 𝑃3از شکل زیر به ترتیب نقاط منطبق بر میلههای 2و 3بوده و 𝑄3و 𝑄4به ترتیب نقاط منطبق بر هم در میلههای 3و 𝑠𝑉𝑃2 = 750 𝑚𝑚/ 4میباشند. الف) دیاگرام سرعت را رسم کنید .برای رسم سرعتها از مقیاس 1 mm = 0/02 m/sاستفاده کنید .سرعت خطی عضو شماره 4را بر حسب متر بر ثانیه تعیین کنید. ب) سرعت زاویهای 𝜔3را بر حسب 𝑠 𝑟𝑎𝑑/تعیین کنید.
حل:
− − = + 𝑉𝑃3 𝑉𝑃2 𝑉𝑃3/𝑃2
𝑉 = 𝐴⃗ 𝜔 ⃗𝐵 + 𝑙𝑒𝑟 ⃗ 𝑉 𝑉 ⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 +
یا
𝑉𝑃3/𝑃2 || 3
𝑉𝑃3/𝑃2مماس بر سطح تماس 𝑉𝑃2 ⊥ 𝑂2 𝑃2
𝑉𝑃3 ⊥ 𝑂3 𝑃3 ,
− − = + 𝑉𝑄3 𝑉𝑃3 𝑉𝑄3/𝑃3
𝑉𝑄3را با ترسیم مثلث 𝑂′2 𝑄3′ 𝑃3′به صورت متشابه با 𝑄𝑃 𝑂3و نوشتن تناسب نیز تعیین نمود. 𝑄𝑃 ∆𝑂′2 𝑄3′ 𝑃3′ ~∆𝑂3 − − = + 𝑉𝑄4 𝑉𝑄3 𝑉𝑄4/𝑄3 𝑉𝑄4/𝑄3 ∥ 3
𝑉𝑄4/𝑄3در راستای شیار
, 𝑉𝑄3 ⊥ 𝑂3 𝑄3سطح ∥ 𝑉𝑄4 )𝑤𝑐𝑐( 53
𝑉𝑃3 0/297 = 𝑠= 8/492 𝑟𝑎𝑑/ 𝑂3 𝑃 34/974 × 10−3
= ω3
شتابها در مکانیزمها به علت تاثير شتاب در نيروهای اينرسي که به نوبه خود تاثير در تنشهای حاصله در اجزای یک ماشین ،بارهای یاتاقانی ،ارتعاش و سر و صدا دارند ،شتاب از اهميت خاص برخوردار است.
فرمول سرعت و شتاب نقطه Aنسبت به نقطه Bدر حالت کلی به صورت زیر است:
𝑉 = 𝐴⃗ 𝜔 ⃗𝐵 + 𝑙𝑒𝑟 ⃗ 𝑉 𝑉 ⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 +
𝑙𝑒𝑟𝐴 ⃗ 𝑟𝑒𝑙 + 𝜔 𝐴𝐴 = 𝐴𝐵 + 𝜔̇⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 + 𝜔× ⃗ 𝜔⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 + 2 𝑉× ⃗
جسم صلب طبق تعریف جسم صلب ) 𝐴𝑟𝑒𝑙 = 0و (𝑉⃗𝑟𝑒𝑙 = 0است در نتیجه: 𝑉 = 𝐴⃗ 𝑉 ⃗𝐵 + 𝐵⃗ 𝐴⁄ 𝑉 →}
𝑉 = 𝐴⃗ 𝜔 ⃗𝐵 + 𝑉 𝐵⃗ × 𝑟𝐴⁄ 𝜔 = 𝐵⃗ 𝐴⁄ 𝑉 𝐵⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 ⊥ 𝑟𝐴⁄
𝜔 𝐴𝐴 = 𝐴𝐵 + 𝜔̇⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 + 𝜔× ⃗ 𝐵⃗ × 𝑟𝐴⁄ 𝐵} → 𝐴𝐴 = 𝐴𝐵 + 𝐴𝐴𝑡⁄𝐵 + 𝐴𝐴𝑛⁄
𝐵𝐴𝐴𝑡⁄𝐵 = 𝛼 × 𝑟𝐴⁄𝐵 ⊥ 𝑟𝐴⁄ 𝜔 = 𝐵𝐴𝐴𝑛⁄ 𝜔× ⃗ 𝐵⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 ∥ 𝑟𝐴⁄
𝑡
𝑛
𝐵𝐴𝐴 = 𝐴𝐵 + ⃗⃗𝐴𝐴⁄𝐵 + ⃗⃗𝐴𝐴⁄
𝐴𝐴𝑛⁄𝐵 = 𝑉2𝐴⁄𝐵 ⁄𝑟 = 𝑟𝜔2 𝛼𝑟 = 𝐵𝐴𝐴𝑡⁄𝐵 = 𝑉̇ 𝐴⁄ 54
مثال: اگر لنگ در مکانیزم لنگ و لغزنده زیر دارای سرعت زاویهای یکنواخت 𝑚𝑝𝑟 1800باشد ،شتاب نقطه Cرا تعیین نمایید.
حل:
𝜋1800 × 2 𝑠= 11/97 𝑚/ 60 − − = + 𝑠→ 𝑉𝐶 → 𝑉𝐶/𝐵 = 10/68 𝑚/ 𝐶𝑉 𝐵𝑉𝐵 𝑉𝐶/ × 𝑉𝐵 = (𝑂2 𝐵)𝜔 = 63/5
𝐵𝐴𝐶 = 𝐴𝐵 + 𝐴𝐶/
0 − 0 − 𝐵𝐴𝑛𝐶 + 𝐴𝑡𝐶 = 𝐴𝑛𝐵 + 𝐴𝑡𝐵 + 𝐴𝑛𝐶/𝐵 + 𝐴𝑡𝐶/ 𝐵 → 𝛼 = 0 → 𝐴𝑡𝐵 = 𝑂2 𝐵 × 𝛼 = 0 → 𝐴𝐵 = 𝐴𝑛𝐵 = 𝑟𝜔2 = (𝑂2 𝐵)𝜔2 ∥ 𝑂2یکنواخت = 𝜔 𝑉𝐶2 𝑉𝐶2 = سطح ∥ 𝐶𝑡𝐴 = 𝐶𝐴 → = 0 𝑅 ∞ (11/97)2 𝑉𝐵2 = 𝐵𝑛𝐴 = = 2256/4 𝑚/𝑠 2 𝑂2 𝐵 63/5 × 10−3
= 𝐶𝑛𝐴 → 𝜔𝐶 = 0
𝐵 𝐴𝑛𝐶/و 𝐵 𝐴𝑡𝐶/شتابهای نسبی میباشند. مسیر حرکت Cنسبت به Bدایرهای با شعاع BCحول مرکز 𝐵 است و 𝐵 𝐴𝑛𝐶/و 𝐵 𝐴𝑡𝐶/به ترتیب در امتداد قائم و مماس بر این مسیر میباشند. 𝐶𝐵 ∥ 𝐵𝐴𝑛𝐶/ 55
𝐶𝐵 ⊥ 𝐵𝐴𝑡𝐶/ 𝑉𝐶/𝐵 2 (10/68)2 2 = 𝐵𝐴𝑛𝐶/ = 𝑠−3 = 750/4 𝑚/ 𝐶𝐵 152 × 10 𝐵 𝐴𝑛𝐶/از نقطه Bموازی BCترسیم میشود .راستای 𝐵 𝐴𝑡𝐶/نیز به صورت عمود بر BCترسیم میشود .تقاطع این راستا با
راستای 𝐶𝐴 نقطه " 𝐶 را تعیین میکند. بردارهایی که از قطب به نقطه متناظر خود در دیاگرام شتاب متصل میشوند بیانگر شتاب مطلق آن نقطه هستند. بردارهایی که از که دو نقطه غیر از قطب را به هم متصل میکنند بیانگر شتاب نسبی آن دو نقطه هستند. "𝐶 |𝐴𝐶 | = 𝑂"2 "𝐵 |𝐴𝐵 | = 𝑂"2 "𝐶"𝐵 = | 𝐶|𝐴𝐵⁄
شتاب زاويهای شتاب زاویهای هر عضو صلب از یک مکانیزم برابر است با شتاب مماسي هر نقطه واقع بر روی عضو مزبور نسبت به هر نقطه دیگر واقع بر روی همان عضو تقسيم بر فاصله بين دو نقطه: اندازه شتاب مماسی دو نقطه نسبت به یکدیگر فاصله بین دو نقطه
= شتاب زاویه ای
𝑤𝑐𝑐
| 𝐵|𝐴𝑡𝐶/ 𝐶𝐵
= α3
جهت شتاب زاویهای با توجه به دیاگرام شتاب تعیین میگردد.
تصویر شتاب همانند دياگرام سرعت برای هر عضو در دياگرام شتاب نیز تصويری وجود دارد.
𝐶𝐴𝑡𝐵⁄ 2
+
𝐶𝐴𝑛𝐵⁄
= 𝐶𝐴𝐵⁄
2
𝐴𝐵⁄𝐶 = √(𝐴𝑛𝐵⁄𝐶 ) + (𝐴𝑡𝐵⁄𝐶 ) = √[(𝐵𝐶)𝜔 2 ]2 + [(𝐵𝐶)𝛼]2 = 𝐵𝐶 √𝜔 4 + 𝛼 2
چون برای یک عضو صلب 𝜔 ،و 𝛼 ثابت هستند نتیجه میگیریم که شتاب نسبی متناسب با فاصله بین دو نقطه میباشد. 𝐶𝐵 ∝ 𝐶𝐴𝐵⁄
به عبارت دیگر نقاط واقع بر روی یک عضو صلب در دیاگرام شتاب تصویری از نقاط مربوطه واقع بر روی عضو هستند. مثالً در شکل زیر: "𝐷"𝐶 "𝐷"𝐵 "𝐶"𝐵 = = 𝐶𝐵 𝐷𝐵 𝐷𝐶
56
مثال: در مکانیزم زیر سرعت و شتاب زاویهای معلوم است .شتاب نقاط D ،Cو Eرا به همراه شتاب زاویهای اعضای شماره 3و 4بیابید.
حل:
𝐵𝐴𝐶 = 𝐴𝐵 + 𝐴𝐶/
𝐵𝐴 برایند دو بردار 𝐵𝑛𝐴 و 𝐵𝑡𝐴 است. 𝐵𝑡𝐴 𝐴𝐵 = 𝐴𝑛𝐵 + − − 𝑡𝐴 + = 𝑡 𝑛 + 𝑛𝐴 𝑛 + 𝑡 + 𝐶𝐴 𝐶𝐴 𝐵𝐴 𝐵𝐴 𝐵𝐶/ 𝐵𝐶/ 𝑉𝐵 2 = 𝐴𝑡𝐵 = 𝑂2 𝐵 × 𝛼2 ⊥ 𝐴𝑛𝐵 و ∥ 𝑂2 𝐵 𝐵 𝑂2 𝑉𝐶 2 𝑛 = 𝐶𝐴 𝐶𝑛𝐴 ⊥ 𝐴𝑡𝐶 = 𝑂4 𝐶 × 𝛼4و ∥ 𝑂4 𝐶 𝐶 𝑂4 𝐵𝑛𝐴
57
𝑉𝐶/𝐵 2 = 𝐶𝐵
𝐵 𝐴𝑛𝐶/از انتهای Bبه موازات BCرسم میشود. راستای 𝐵 𝐴𝑡𝐶/عمود بر 𝐵 𝐴𝑛𝐶/میباشد.
𝐵𝐴𝑛𝐶/
𝐵𝐴𝑡𝐶/𝐵 ⊥ 𝐴𝑛𝐶/
از تقاطع راستای 𝐵 𝐴𝑡𝐶/با راستای 𝐶𝑡𝐴 نقطه " 𝐶 در دیاگرام شتاب تعیین میشود. | 𝐶𝐴| = | " 𝐶 |𝑂4
نقطه "𝐷 با ترسیم مثلث "𝐷 " 𝐶 "𝐵 با روش تصویر و متشابه با BCDتعیین میشود. | 𝐷𝐴| = | "𝐷 |𝑂2
نقطه "𝐸 با استفاده از روش تصویر شتاب محاسبه میشود:
𝐸𝐶 " 𝐸 " 𝐶 = 𝐵𝐶 " 𝐵 " 𝐶 | 𝐸𝐴| = | " 𝐸 |𝑂2 𝐶𝑡𝐴 = α4 𝑤𝑐𝑐 𝐶 𝑂4
𝑐𝑐𝑤,
𝐵𝐴𝑡𝐶/ 𝐶𝐵
= α3
مکانیزمهای معادل یک مکانيزم معادل ،مکانیزمی است که سرعت و شتاب زاويهای عضو محرک 2′و عضو متحرک 4′آن به طور لحظهای برابر اعضای محرک و متحرک 2و 4از مکانيزم اوليه باشد.
(ب)
(الف)
اثبات مکانيزم معادل در ضميمه الف كتاب مارتين در شکل (ب) به دلیل آن که تماس همواره در یک نقطه خاص از عضو شماره 4اتفاق میافتد بدان پیرو نقطهای گویند. بنابراین شعاع انحنای 𝑃4 𝐶4برابر صفر بوده و 𝐶4بر 𝑃4منطبق میباشد. 𝑃4 𝐶4 = 0
58
59
شتاب اعضای دارای تماس غلتشی مثال: در شکل زیر با فرض معلوم بودن 𝜔2و 𝛼2شتاب یک نقطه از عضو 2مثل 𝑃2را تعیین کنید.
حل:
چون تماس غلتشی است پس سرعت نقطه 𝑃2صفر است که 𝑃2مرکز آنی دوران نیز هست.
𝑉𝑃2 = 0
نقطه 𝐶 حول نقطه 𝑂 حرکت دورانی دارد و نقطه 𝑂 مرکز دوران دایمی 𝐶 است.
𝐶𝐴𝑃2 = 𝐴𝐶 + 𝐴𝑃2/ − − 𝐶𝐴𝑃2 = 𝐴𝑛 + 𝐴𝑡 + 𝐴𝑛𝑃 /𝐶 + 𝐴𝑡𝑃 / 2
𝐶
2
2
𝐶
2
(𝑅2 𝜔2 )2 𝐶𝑉 𝐶𝑉 𝑛 )(I = 𝐶𝐴 = = ∥ 𝐶𝑂 𝑂𝐶 𝑅1 + 𝑅2 𝑅1 + 𝑅2 باید دقت شود که سرعت زاویهای نقطه Cحول Oیعنی 𝜔 با سرعت زاویهای Cحول 𝑃2یعنی 𝜔2تفاوت دارد: 𝑅2 𝜔2 𝑅1 + 𝑅2
= 𝜔 → 𝑉𝐶/𝑂 = 𝑉𝐶/𝑃2 → (𝑅1 + 𝑅2 )𝜔 = 𝑅2 𝜔2 𝐴𝑡𝐶 = 𝑃2 𝐶 × 𝛼2 = 𝑅2 𝛼2 ⊥ 𝐴𝑛𝐶 𝑉𝐶 2 = = 𝑅2 𝜔22 ∥ 𝑃2 𝐶 𝑅1
)(II
× 𝜔22
𝐶 = 𝑃2
𝐶𝐴𝑛𝑃2/
𝐴𝑡𝑃2/𝐶 = 𝑃2 𝐶 × 𝛼2 = 𝑅2 𝛼2 ⊥ 𝐴𝑛𝑃2/𝐶
بنابراین 𝐶 𝐴𝑡𝑃2/با 𝐶𝑡𝐴 از لحاظ مقدار برابر است ولی جهت آنها مخالف یکدیگر است. 𝐶𝑡𝐴 = 𝐶𝐴𝑡𝑃2/ 𝐶𝐴𝑛𝐶 < 𝐴𝑛𝑃2/ 60
)𝐼𝐼((𝐼),
→
مثال: شکل زیر مشابه شکل قبل است با این تفاوت که مسیر غلتش مقعر میباشد .شتاب نقطه 𝑃2را تعیین نمایید.
حل: این مثال مشابه حالت قبل حل میشود و تنها مولفه شتاب 𝐶𝑛𝐴 فرق میکند که به صورت زیر محاسبه میشود: (𝑅2 𝜔2 )2 𝑉𝐶 2 𝑉𝐶 2 = = = ∥ 𝐶𝑂 𝑂𝐶 𝑅1 − 𝑅2 𝑅1 − 𝑅2
𝐶𝑛𝐴
𝐶𝐴𝑛𝐶 > 𝐴𝑛𝑃2/
نکته :در صورتی که سطح غلتش صاف باشد: 𝑉𝐶 2 =0 ∞
شتاب کریولیس 𝐵𝑟𝐴 = 𝑟𝐵 + 𝑟𝐴⁄ 𝑉 = 𝐴⃗ 𝜔 ⃗𝐵 + 𝑙𝑒𝑟 ⃗ 𝑉 → 𝐵𝑟̇𝐴 = 𝑟̇𝐵 + 𝑟̇ 𝐴⁄ 𝑉 ⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 + 𝐴⃗ 𝑉 سرعت نقطه Aنسبت به دستگاه مختصات جهانی )𝑌 (𝑋 − 𝐵⃗ 𝑉 سرعت نقطه Bنسبت به دستگاه مختصات جهانی )𝑌 (𝑋 −
𝜔 مولفه سرعت ناشی از دوران دستگاه مختصات محلی )𝑦 (𝑥 − 𝐵⃗ × 𝑟𝐴⁄ نسبت به دستگاه مختصات جهانی )𝑌 (𝑋 −
𝑙𝑒𝑟 ⃗ 𝑉 سرعت نسبی نقطه Aنسبت به دستگاه محلی )𝑦 (𝑥 −
61
= 𝐶𝑛𝐴
𝑑 𝑉 = ̇⃗ 𝜔( 𝑑 ⃗ ̇ + ) ⃗ 𝑉 𝑉( ⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 ) + 𝐴 𝐵 𝑡𝑑 𝑙𝑒𝑟 𝑡𝑑 ̇⃗ 𝜔 ⃗ 𝑟𝑒𝑙 ) + 𝑉 ⃗ 𝑟𝑒𝑙 + 𝜔 𝐴𝐴 = 𝐴𝐵 + 𝜔̇⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 + 𝜔( × ⃗ 𝑉 ⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 + 𝑉× ⃗ 𝑙𝑒𝑟 𝑙𝑒𝑟𝐴 ⃗ 𝑟𝑒𝑙 + 𝜔 𝐴𝐴 = 𝐴𝐵 + 𝜔̇⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 + 𝜔( × ⃗ 𝜔⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 ) + 2 𝑉× ⃗ 𝐴𝐴 شتاب نقطه Aنسبت به دستگاه مختصات جهانی )𝑌 (𝑋 − 𝐵𝐴 شتاب نقطه Bنسبت به دستگاه مختصات جهانی )𝑌 (𝑋 − 𝑡 𝐵𝐴𝐴/ 𝐵= 𝜔̇⃗ × 𝑟 = 𝛼 × 𝑟 ⊥ 𝑟𝐴⁄
𝐵 𝜔̇⃗ × 𝑟𝐴⁄شتاب مماسی
𝑛 𝐵𝐴𝐴/ 𝜔= 𝜔( × ⃗ 𝐵⃗ × 𝑟) ∥ 𝑟𝐴⁄
𝜔 شتاب مرکزی 𝜔( × ⃗ ) 𝐵⃗ × 𝑟𝐴⁄
𝑉 ⊥ 𝑙𝑒𝑟 ⃗ 𝑙𝑒𝑟 ⃗ 𝜔2 𝑉× ⃗
𝑙𝑒𝑟 ⃗ 𝜔 2شتاب کریولیس 𝑉× ⃗ 𝑙𝑒𝑟𝐴 شتاب نسبی نقطه Aنسبت به دستگاه محلی )𝑦 (𝑥 −
شتاب نسبی 𝑙𝑒𝑟𝐴 را به صورت زیر میتوان نوشت: 𝑛 𝑡 𝑙𝑒𝑟𝐴 = 𝑙𝑒𝑟𝐴 𝑙𝑒𝑟𝐴 +
2 𝑙𝑒𝑟𝑉 = 𝜌
𝑛 𝑙𝑒𝑟𝐴
𝑡 𝑙𝑒𝑟𝐴 ̈𝑠 =
که در آن𝜌 شعاع انحنای مسیر در دستگاه مختصات واسطه )𝑦 (𝑥 −و 𝑠 فاصله اندازه گیری شده در طول مسیر Aاست. به طور خالصه فرمول سرعت و شتاب نقطه Aنسبت به نقطه Bدر حالت کلی به صورت زیر است:
𝑉 = 𝐴⃗ 𝜔 ⃗𝐵 + 𝑙𝑒𝑟 ⃗ 𝑉 𝑉 ⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 +
𝑙𝑒𝑟𝐴 ⃗ 𝑟𝑒𝑙 + 𝜔 𝐴𝐴 = 𝐴𝐵 + 𝜔̇⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 + 𝜔× ⃗ 𝜔⃗ × 𝑟𝐴⁄𝐵 + 2 𝑉× ⃗
شتاب كريوليس معرف اختالف بین شتاب اندازه گيری شده Aنسبت به Bاز دو دستگاه مختصات جهاني و دستگاه مختصات محلي است. نتيجه :1شتاب كريوليس ناشی از حركت نسبي است. نتيجه :2شتاب كريوليس برای هر عضو صلب صفر است زیرا در اجسام صلب فاصله بین هر دو نقطه همواره ثابت است. نتيجه :3شتاب كريوليس همواره عمود بر راستای سرعت نسبي است. 𝑙𝑒𝑟 ⃗ 𝑉 ⊥ شتاب کریولیس نتيجه :4با معلوم شدن دياگرام سرعت ،شتاب كريوليس قابل محاسبه است.
62
مثال: شخصی را در نظر بگیریدکه روی یک چرخ و فلک ایستاده است که با سرعت زاویهای 𝜔 میکند .در کدامیک از حاالت زیر حفظ تعادل شخص آسانتر است؟ الف) شخص ثابت بایستد. ب) شخص با سرعت ثابت در مسیری دایرهای در جهت چرخش چرخ و فلک حرکت کند. ج) شخص با سرعت ثابت در مسیری دایرهای خالف جهت چرخش چرخ و فلک حرکت کند.
حل:
(الف)
(ب)
(ج)
𝑙𝑒𝑟𝐴 ⃗ 𝑟𝑒𝑙 + 𝜔 𝐴𝑃 = 𝐴𝑂 + 𝜔̇⃗ × 𝑟 + 𝜔( × ⃗ 𝜔⃗ × 𝑟 ) + 2 𝑉× ⃗
دستگاه مختصات واسطه در مرکز چرخ و فلک قرار داده شده است: 𝐴𝑂 = 0 𝑃𝑂 ⊥ 𝛼𝑟 = 𝑟 × ⃗̇𝜔 𝜔 𝜔( × ⃗ 𝑃𝑂 ∥ ⃗ × 𝑟) = 𝑟𝜔2 𝑃𝑂 ∥ 𝑙𝑒𝑟𝑉𝜔⃗ 𝑟𝑒𝑙 = 2 𝜔2 𝑉× ⃗ → 𝐴𝑟𝑒𝑙 = 0ثابت = 𝑙𝑒𝑟 ⃗ 𝑉
در هر سه حالت شتاب مماسی 𝛼𝑟 وجود دارد. در حالت (الف) تنها شتاب جانب مرکز 𝑟𝜔2وجود دارد. در حالت (ب) شتاب کریولیس 𝑙𝑒𝑟𝑉𝜔 2نیز به شتاب جانب مرکز 𝑟𝜔2اضافه میشود. اما در حالت (ج) میتوان سرعت نسبی را به گونهای انتخاب کرد که شتاب جانب مرکز با شتاب کریولیس خنثی شود .پس در حالت (ج) احتمال آن که شخص بتواند تعادل خود را بهتر حفظ نماید بیشتر است.
63
مثال: سرعت زاویهای دیسک ثابت و سرعت حرکت لغزنده در شیار ثابت است .شتاب لغزنده Aرا محاسبه کنید.
حل: دستگاه واسطه در Oبه دیسک متصل میشود
𝑙𝑒𝑟𝐴 ⃗ 𝑟𝑒𝑙 + 𝜔 𝐴𝐴 = 𝐴𝑂 + 𝜔̇⃗ × 𝑟 + 𝜔( × ⃗ 𝜔⃗ × 𝑟 ) + 2 𝑉× ⃗
→ 𝜔̇ = 0ثابت = 𝜔 𝐴𝑂 = 0 → 𝐴𝑟𝑒𝑙 = 0ثابت = 𝑙𝑒𝑟 ⃗ 𝑉 𝑙𝑒𝑟 ⃗ 𝜔 = 𝐴𝐴 𝜔( × ⃗ 𝜔⃗ × 𝑟 ) + 2 𝑉× ⃗ ̇𝑥 = 𝑙𝑒𝑟 ⃗ 𝑉 𝑥=𝑟 𝑗̇𝜔𝑥𝐴𝐴 = −𝑥𝜔2 𝑖 + 2
حاالت مختلف شتاب کریولیس برای مکانیزم زیر
64
حالت کلی حرکت نسبی دو جسم نسبت به هم در شکل زیر نشان داده شده است: 2
𝑃𝐴𝑃3 = 𝐴𝑃2 + 𝐴𝑃3/
+ 𝐴𝑡𝑃2 + 𝐴𝑛𝑃3/𝑃2 + 𝐴𝑡𝑃3/𝑃2 + 2𝑉𝑃3/𝑃2 𝜔2
𝐴𝑛𝑃2
=
𝐴𝑡𝑃3
+
𝐴𝑛𝑃3
مولفه شتاب کریولیس ) (2𝑉𝑃3/𝑃 𝜔2بخشی از شتاب نقطه 𝑃3
نسبت به 𝑃2است.
2
𝑉𝑃22 = 𝑂 ∥ 𝑃2 𝑂𝑃2
𝐴𝑛𝑃2
𝐴𝑡𝑃2 = 𝑂𝑃2 × 𝛼2
𝐶 ∥ 𝑃2
𝑉𝑃23/𝑃2 𝑅
=
𝐴𝑛𝑃3/𝑃2
𝐴𝑡𝑃3/𝑃2 ⊥ 𝐴𝑛𝑃3/𝑃2
2𝑉𝑃3/𝑃2 𝜔2 ⊥ 𝑉𝑃3/𝑃2
مثال: در مکانیزم برگشت سریع زیر عضو شماره 2محرک است که سرعت زاویهای آن معلوم و ثابت است .سرعت و شتاب زاویهای ثابت = 𝑚𝑝𝑟 𝜔2 = 9/5
عضو 4را بیابید.
حل: 9/5 𝑠) = 0/995 𝑟𝑎𝑑/ 60 𝑠𝑉𝑃2 = (𝑂2 𝑃2 )𝜔2 = 0/151 𝑚/ ( 𝜋𝜔 2 = 2
از روی دیاگرام سرعت:
𝑠𝑉𝑃4 = 0/0742 𝑚/ 𝑠𝑉𝑃2/𝑃4 = 0/131 𝑚/ 𝑉𝑃4 0/0742 = 𝑤𝑐𝑐 𝑠= 0/144 𝑟𝑎𝑑/ 𝑂4 𝑃4 0/514
حال باید شتاب 𝑃4محاسبه شود: 65
= 𝜔4
𝐴𝑃4 = 𝐴𝑛𝑃2 + 𝐴𝑡𝑃2 + 𝐴𝑛𝑃4/𝑃2 + 𝐴𝑡𝑃4/𝑃2 + 2𝑉𝑃4/𝑃2 𝜔2
چون مسیر 𝑃4بر روی 𝑃2مشخص نیست شعاع انحنای مسیری که 𝑃4بر روی 𝑃2طی میکند نیز نامعلوم است در حالی که حرکت 𝑃2نسبت به 𝑃4یک خط مستقیم و در راستای میله 4است: 0 0 − − 𝑛𝐴 + 𝐴𝑡 = 𝐴𝑛 + 𝐴𝑡 + 𝑡𝐴 + 𝑉+ 2 𝑃2 𝑃2 /𝑃4 𝑃4 𝑃4 𝑃2 /𝑃4 𝑃2 /𝑃4 𝜔4
− − 𝑉= 𝐴𝑛 + 2 + 𝑡 𝑡 + 𝐴𝑃4 𝐴𝑃2/𝑃4 𝑃4 𝑃2 /𝑃4 𝜔4
0/1512 = = = 0/15 𝑚/𝑠 2 ∥ 𝑃2 𝑂2 𝑂2 𝑃2 0/152 𝑉𝑃22
𝐴𝑛𝑃2 𝐴𝑛𝑃2
𝐴𝑛𝑃2
𝛼2 = 0 → 𝐴𝑡𝑃2 = 0 𝑉𝑃24 0/07422 = = = 0/0107 𝑚/𝑠 2 ∥ 𝑃4 𝑂4 𝑂4 𝑃4 0/514
𝐴𝑛𝑃4
𝐴𝑡𝑃4 = (𝑂4 𝑃4 )𝛼4 2
=0
) (𝑉𝑃2/𝑃4 ∞
2
=
) (𝑉𝑃2/𝑃4 𝑅
=
𝐴𝑛𝑃2/𝑃4
2𝑉𝑃2/𝑃4 𝜔2 = 2(0/131) × 0/144 = 0/0377 𝑚/𝑠 2 ⊥ 𝑉𝑃2/𝑃4 𝐴𝑡𝑃2/𝑃4 (⊥ 𝑉𝑃2/𝑃4 ) ∥ 2𝑉𝑃2/𝑃4 𝜔2 𝐴𝑡𝑃4 ⊥ 𝑂4 𝑃4
− − 𝐴𝑛𝑃2 = 𝐴𝑛𝑃4 + 2𝑉𝑃2/𝑃4 𝜔4 + 𝐴𝑡𝑃4 + 𝐴𝑡𝑃2/𝑃4
از دیاگرام شتاب داریم: 𝐴𝑡𝑃4 = 0/0921 𝑚/𝑠 2 𝐴𝑡𝑃4 0/0921 = 𝛼4 = = 0/179 𝑟𝑎𝑑/𝑠 2 𝑂4 𝑃4 0/514
66
مثال: سرعت زاویهای و شتاب زاویهای عضو 2معلوم هستند .شتاب زاویهای عضو 4را محاسبه کنید. Cمرکز انحنای منحنی خارجی بادامک میباشد. 𝑠𝜔2 = 5 𝑟𝑎𝑑/ 𝛼2 = 2/5 𝑟𝑎𝑑/𝑠 2
حل:
𝑠𝑉𝑃2 = (𝑂2 𝑃2 )𝜔2 = 0/0833 × 5 = 0/417 𝑚/ 𝑉𝑃2 ⊥ 𝑂2 𝑃2
⊥ 𝑂4 𝑃4
𝑠𝑉𝑃4 = 0/213 𝑚/ 𝑠𝑉𝑃4/𝑃2 = 0/533 𝑚/
چون نقطه تماس غلتک با بادامک سرعت صفر ندارد (سرعت نقطه تماس = )𝑂2 𝐷 × 𝜔2پس این سرعت عمود بر 𝐷 𝑃2 𝐴𝑉𝑃2 = 𝑉𝐴 + 𝑉𝑃2/
نیست بلکه عمود است بر )𝑂2 𝑃2
𝑉𝑃4 0/213 = 𝑤𝑐 𝑠= 1/12 𝑟𝑎𝑑/ 𝑂4 𝑃4 0/191
حال باید شتاب 𝑃4محاسبه شود:
= 𝜔4
− − 𝑛𝐴 + 𝐴𝑡 = 𝐴𝑛 + 𝐴𝑡 + 𝑡𝐴 + 𝑉+ 2 𝑃4 𝑃2 𝑃2 𝑃4 /𝑃2 𝑃4 /𝑃2 𝑃4 /𝑃2 𝜔2 67
𝐴𝑛𝑃4
0/2132 = = = 0/238 𝑚/𝑠 2 ∥ 𝑃4 𝑂4 𝑂4 𝑃4 0/191 𝑉𝑃24
𝐴𝑛𝑃4
𝐴𝑛𝑃2 = (𝑂2 𝑃2 )𝜔22 = 0/0833(5)2 = 2/08 𝑚/𝑠 2 ∥ 𝑃2 𝑂2 𝐴𝑡𝑃2 = (𝑂2 𝑃2 )𝛼2 = 0/0833(2/5) = 0/208 𝑚/𝑠 2 ⊥ 𝐴𝑛𝑃2 𝑉𝑃24/𝑃2
0/5332 = = 𝐶 = 2/06 𝑚/𝑠 2 ∥ 𝑃4 𝐶𝑃2 0/119 + 0/019
𝐴𝑛𝑃4/𝑃2
2𝑉𝑃4/𝑃2 𝜔2 = 2(0/533)5 = 5/33 𝑚/𝑠 2 ∥ 𝐶𝑃4
𝐴𝑡𝑃4 ⊥ 𝐴𝑛𝑃4 𝐴𝑡𝑃4/𝑃2 ⊥ 𝐴𝑛𝑃4/𝑃2
− − 𝐴𝑛𝑃4 + 𝐴𝑡𝑃4 = 𝐴𝑛𝑃2 + 𝐴𝑡𝑃2 + 𝐴𝑛𝑃4/𝑃2 + 2𝑉𝑃4/𝑃2 𝜔2 + 𝐴𝑡𝑃4/𝑃2
مقادیر 𝐴𝑡𝑃4و 𝐴𝑡𝑃4/𝑃2مجهول هستند.
𝐴𝑡𝑃4و 𝐴𝑡𝑃4/𝑃2توجه به دیاگرام شتاب قابل محاسبه هستند. 𝐴𝑡𝑃4 = 1/97 𝑚/𝑠 2 ⊥ 𝑃4 𝑂4 𝐴𝑡𝑃4 1/97 = 𝛼4 = 𝑤𝑐 = 10/3 𝑟𝑎𝑑/𝑠 2 𝑂4 𝑃4 0/191
68
چرخدندهها تماس غلتشی
(ب)
(الف) در شکل الف دو استوانه در خالف جهت یکدیگر حرکت میکنند.
𝜔2 𝑅3 = 𝜔3 𝑅2
→ 𝑉𝑃2 = 𝑉𝑃3 → 𝑅2 𝜔2 = 𝑅3 𝜔3
در شکل ب دو استوانه به صورت هم جهت حرکت میکنند. در دو شکل باال قدرت قابل انتقال توسط اعضای غلتشی محدود به اصطکاک بین دو سطح در تماس است. اگر بار بیشتر از حد مجاز باشد ،لغزش اتفاق میافتد و برای اطمینان از ایجاد حرکت و جلوگیری از لغزش روی سطوح دندانه تعبیه میشود که به این مکانیزم چرخدنده گفته میشود.
کاربرد: از چرخدنده در موارد زیر استفاده میشود: انتقال حرکت دورانی یک شفت به شفت دورانی دیگر انتقال حرکت دورانی یک شفت به عضوی که دارای حرکت انتقالی است
𝑃 نقطه تقاطع قائم مشترک )𝑁 (𝑁 −با خط المرکزین دو دایره ) (𝑂2 𝑂3است. 69
دایره گذرنده از نقطه Pدایره گام نامیده میشود. پینیون ) (Pinionکوچکترین چرخدنده از دو چرخدنده درگیر است. چرخدنده ) (Gearبزرگترین چرخدنده از دو چرخدنده درگیر است.
𝜔2 𝐷3 𝑁3 = = 𝜔3 𝐷2 𝑁2
𝐷2و 𝐷3قطرهای دو چرخدنده 𝑁2و 𝑁3تعداد دندانههای دو چرخدنده
نکته :نسبت سرعت زاویهای یک جفت چرخدنده برابر است با عکس نسبت قطرهای دو چرخدنده یا عکس نسبت دندانههای دو چرخدنده
انواع چرخدنده
چرخدنده ساده
چرخدنده مارپیچ موازی
چرخدنده مارپیچ متقاطع چرخدنده حلزونی
چرخدنده مخروطی
چرخدنده هیپوئید 70
در چرخدنده معمولی ساده نیرو به سطح دنده و در تمام عرض آن وارد میشود در چرخدندههای مارپیچی ،نیرو به تدریج به عرض دندانه وارد میشود و این چرخدندهها به مراتب آرامتر و نرمتر کار میکنند چرخدندههای حلزونی برای تامین نسبت سرعت زاویهای باال بین دو شفت غیرموازی (معموالً عمود بر هم) به کار میروند .به دلیل تماس خطی این مجموعه چرخدنده قادر است نیروی زیادی را منتقل کند.
𝑔𝐷 𝑔𝑁 𝑤𝜔 = = 𝑤𝐷 𝑤𝑁 𝑔𝜔
چرخدندههای مخروطی برای انتقال قدرت بین دو شفت دارای محورهای متقاطع به کار میروند
رشته چرخدندهها یک رشته چرخدنده ترکیبی است از دو یا چند چرخدنده درگیر که حرکت را از شفتی به شفت دیگر منتقل میکند. در رشته چرخدنده معمولی ،محور چرخدندهها نسبت به بدنه ثابت است. رشته چرخدنده معمولی به دو دسته ساده و مرکب تقسیم میشود: در رشته چرخدنده ساده ،هر شفت دارای یک چرخدنده است (شکل الف).
رشته چرخدنده مرکب ،از جفت چرخدندههای مرکب تشکیل شده است که این جفتها دارای محور مشترک هستند (شکل ب).
رشته چرخدنده ساده
(شکل الف) 𝐸𝑁 𝐷𝜔 = 𝐷𝑁 𝐸𝜔
𝐶𝑁 𝐵𝜔 = 𝐵𝑁 𝐶𝜔
𝐷𝑁 𝐶𝜔 = 𝐶𝑁 𝐷𝜔
سرعت زاویه ای اولین چرخدنده سرعت زاویه ای آخرین چرخدنده
𝐵𝑁 𝐴𝜔 = 𝐴𝑁 𝐵𝜔
= 𝑅𝑉 = نسبت سرعت یک رشته چرخدنده ساده 𝐷𝜔 𝐶𝜔 𝐵𝜔 𝐴𝜔 𝐴𝜔 = × × × 𝐸𝜔 𝐷𝜔 𝐶𝜔 𝐵𝜔 𝐸𝜔
= 𝑅𝑉
𝐸𝑁 𝐸𝑁 𝐷𝑁 𝐶𝑁 𝐵𝑁 × × × = 𝐴𝑁 𝐷𝑁 𝐶𝑁 𝐵𝑁 𝐴𝑁
= 𝑅𝑉
در صورتی که جهت چرخش اولین و آخرین چرخدنده یکی باشد
𝑉𝑅 > 0
در صورتی که جهت چرخش اولین و آخرین چرخدنده مخالف هم باشد
𝑉𝑅 < 0
71
قرارداد :از عالمت مثبت برای چرخش پادساعتگرد و از عالمت منفی برای چرخش ساعتگرد استفاده میشود.
نکته :رابطه باال بیانگر آن است که نسبت سرعت در یک رشته چرخدنده تنها به تعداد دندانههای چرخدندههای اول و آخر بستگی دارد .به چرخدندههای میانی ،چرخدنده هرزگرد گفته میشود. از چرخدنده هرزگرد برای تغییر جهت چرخش استفاده میشود.
رشته چرخدنده مرکب
(شکل ب) در رشته چرخدنده مرکب نسبت سرعت به صورت زیر تعریف میشود: حاصلضرب تعداد دندانه چرخهای متحرک حاصلضرب تعداد دندانه چرخهای محرک
= 𝑅𝑉
)(−50) × 40 × (−36 20 =− 30 × (−20) × 18 3
= 𝑅𝑉
مزیت رشته چرخدنده مرکب در مقایسه با رشته چرخدنده ساده این است که میتوان ضمن استفاده از چرخدندههای کوچک تقلیل سرعت قابل توجهی از اولین چرخدنده به آخرین چرخدنده به دست میآید. برای تقلیل سرعت زیاد در رشته چرخدنده ساده ،آخرین چرخدنده باید خیلی بزرگ باشد.
اولین𝐷 آخرین𝐷
معموالً در تقلیل سرعتهای بیشتر از هفت به یک از رشته چرخدنده مرکب استفاده میشود.
جعبه دنده خودرو
در وضعیت نشان داده شده ،موتور در حالت خالص است. چرخدنده Aتوسط موتور به گردش در میآید. چرخدندههای F ،E ،Dو Gبا هم گردش میکنند. چرخدنده Hهرزگرد است چرخدندههای Bو Cمیتوانند به صورت محوری جابجا شوند 72
=
آخرین𝜔 اولین𝜔
حالت دوم
حالت اول
در اولین حالت (سرعت پایین) چرخدنده Cبه سمت چپ جابجا شده و با Fدرگیر میشود: 𝜔𝐴 (−31) × 27 = 𝑅𝑉 = = 3/32 )𝜔𝐶 14 × (−18 در دومین حالت (سرعت متوسط) چرخدنده Bبه راست منتقل شده و با Eدرگیر میشود: 𝜔𝐴 (−31) × 20 = 𝑅𝑉 = = 1/77 )𝜔𝐵 14 × (−25
حالت سوم
حالت چهارم
73
در سومین حالت (سرعت زیاد) چرخدنده Bبه چپ جابجا میشود تا دندههای کالچ با دندههای چرخدنده Aدرگیر شوند .در این وضعیت حرکت دورانی مستقیماً از موتور به چرخها منتقل میشود: 𝑉𝑅 = 1
در حالت دنده عقب ،چرخدنده Cبه سمت راست میرود تا با Hدرگیر شود ( Hبرای Gمتحرک و برای Cمحرک است): )(−31) × 14 × (−27 = 𝑅𝑉 = −4/27 14 × (−14) × 14
رشته چرخدندههای خورشیدی یا اپی سیکلیک در این رشته ،محور یک یا چند چرخدنده نسبت به بدنه متحرک میباشد. به چرخدنده وسط ،چرخدنده خورشیدی گفته میشود. به چرخدندههایی که محور متحرک دارند ،چرخدنده سیارهای گفته میشود.
(شکل ب)
(شکل الف) در شکل (الف) بازو در مفصل Oبه بدنه لوال شده است و چرخدنده Aطوری به بازو وصل شده است که نمیتواند نسبت به آن دوران نماید. هرگاه یک فلش رسم شده بر روی جسم ،تماماً 360درجه دوران کند ،بدین معنی است که آن جسم یک دور زده است (مثل فلش روی چرخدنده Aدر شکل الف). با یک دور دوران پادساعتگرد بازو حول ،Oچرخدنده Aنیز 360درجه در جهت پادساعتگرد گردش میکند پس یک دور زده است. در شکل (ب) قطر چرخدنده Bدو برابر چرخدنده Aاست B .ثابت بوده و Aبه بازو لوال شده است. 𝐴𝑅𝑅𝐵 = 2 با یک دور دوران پادساعتگرد بازو حول ،Oچرخدنده Aسه دور پادساعتگرد خواهد زد .زیرا اگر Aبه بازو ثابت شود و Aو Bدندانه نداشته باشند و بتوانند روی هم بلغزند ،مثل حالت قبل A ،یک دور پادساعتگرد خواهد زد .اما چون Aروی Bمیغلتد ،محیط Aدو بار هم روی محیط Bمیتواند باز شود پس Aدر مجموع 3دور پادساعتگرد خواهد زد (طبق اصل برهمنهی) .یا: 𝑚𝑟𝑎𝜔 𝐴𝑅𝑉𝑐 = (𝑅𝐵 + 𝑅𝐴 )𝜔𝑎𝑟𝑚 = 3 چون نقطه تماس دو چرخدنده مرکز آنی دوران Aاست: 74
𝐴𝜔 𝐴𝑅 = 𝑐𝑉
𝑚𝑟𝑎𝜔→ 𝜔𝐴 = 3 از اصل برهمنهی و به کمک جدول زیر میتوان سرعت زاویهای سایر اعضا را محاسبه نمود. .1تمامی اعضای تشکیل دهنده مجموعه را در سطر باالیی جدول قرار میدهیم. .2ابتدا فرض می کنیم مجموعه قفل بوده (تمام اعضا به بازو جوش شده باشند) و بازو را یک دور کامل پادساعتگرد میچرخانیم. .3حال فرض میکنیم بازو قفل نبوده و با ثابت نگه داشتن بازو Bرا یک دور در جهت منفی میچرخانیم تا درمجموع دوران کلی Bصفر شود زیرا Bثابت است. چرخدنده Bچرخدنده Aبازو اعضای تشکیل دهنده مجموعه +1
+1 𝐵𝑁 = +2 𝐴𝑁
−1
+3
0
+1مجموعه قفل و بازو یک دور مثبت +
0
بازو ثابت و Bیک دور ساعتگرد
+1
تعداد دورهای کل
مثال: در رشته چرخدنده خورشیدی نشان داده شده در شکل ،چرخدنده Aبه شفت محرک ثابت شده است و Cیک حلقه دندانهدار داخلی است که ثابت است .بازو به شفت متحرک مستقیماً متصل است .نسبت دور چرخدندههای Aو Bرا بیابید.
حل: چرخدنده Cچرخدنده B +1 −1
0
+1
105 45 1 −1 3
−
چرخدنده A
بازو اعضای تشکیل دهنده مجموعه
+1
+1مجموعه قفل و بازو یک دور مثبت
105 −45 × = +7 45 15 +8
−
0
بازو ثابت و Cیک دور ساعتگرد
+1
تعداد دورهای کل 𝜔𝐴 +8 = = −6 𝜔𝐵 − 4 3
75
مثال: در رشته چرخدنده خورشیدی نشان داده شده در شکل ،چرخدنده Cبه شفت محرک متصل شده است و چرخدنده Aثابت است .بازو به شفت متحرک مستقیماً متصل است .نسبت دور چرخدندههای Cو Bرا بیابید.
حل: چرخدنده Cچرخدنده Bچرخدنده Aبازو اعضای تشکیل دهنده مجموعه +1
15 45 × 45 105 1 7
+1
+1 +
15 45 1 3
+1مجموعه قفل و بازو یک دور مثبت
+1
+
−1
0
بازو ثابت و Aیک دور ساعتگرد
+1
0
+1
تعداد دورهای کل 8
𝜔𝐶 + 7 6 = = 𝜔𝐵 + 4 7 3
مثال: در رشته چرخدنده خورشیدی نشان داده شده در شکل، چرخدنده Aمحرک و چرخدندههای Bو Dمرکب هستند یعنی به یکدیگر متصل شدهاند .چرخدندههای Cو E چرخدندههای داخلی بوده و Cثابت است .نسبت سرعتهای بازو و چرخدندههای D ،Bو Eرا محاسبه کنید.
76
حل: چرخدنده Eچرخدنده Dچرخدنده Cچرخدنده Bچرخدنده Aبازو اعضای تشکیل دهنده مجموعه +1
+1
140 140 40 − × 60 60 120 2 9
+
4 3
+1
−
−
−1
+1
+1
+1مجموعه قفل و بازو یک دور مثبت
0 + 140 × 60 − 140 60 20 60
0
4 3
+8
−
بازو ثابت و Cیک دور ساعتگرد
+1
تعداد دورهای کل 𝜔𝑎𝑟𝑚 1 = 𝐴𝜔 8 𝜔𝐵 𝜔𝐷 − 4⁄3 1 = = =− 𝐴𝜔 𝐴𝜔 8 6 2 𝜔𝐸 + ⁄9 1 = =+ 𝐴𝜔 8 36
مجموعههای اپی سیکلیک یا خورشیدی با دو ورودی بنا بر قانون جمع آثار ) ،(Superpositionتعداد دور شفت خروجی برابر است با تعداد دور خروجی به ازای دور ورودی 1به اضافه تعداد دور خروجی به ازای دور ورودی 2 𝑜𝑛 ) ( 𝑛2 ⏟
× + 𝑛2
𝑜𝑛 ) ( 𝑛1 ⏟
ورودی 1ثابت نگاه داشته شده
ورودی 2ثابت نگاه داشته شده
𝐼𝐼
𝐼
× 𝑛𝑜 = 𝑛1
𝑜𝑛 تعداد دورهای خروجی 𝑛1تعداد دورهای ورودی 1 𝑛2تعداد دورهای ورودی 2
مثال: در شکل نشان داده شده 𝑛1 = +120 𝑟𝑝𝑚 ،و 𝑚𝑝𝑟 𝑛2 = −360است .سرعت و جهت گردش شفت خروجی را بیابید.
حل: برای قسمت Iجدول زیر را تشکیل میدهیم .با ثابت نگه داشتن شفت ورودی 2چرخدندههای Bو Cثابت خواهند بود و سایر اجزای مجموعه همانند یک رشته چرخدنده خورشیدی که در آن بازو محرک بوده و چرخدنده Cعضو ثابت آن است عمل مینماید .با توجه به جدول: 5 +3 𝑜𝑛 𝐹𝑛 5 =) ( = =+ 𝑛1 𝑚𝑟𝑎𝑛 +1 3 ⏟ ورودی 2ثابت نگاه داشته شده
77
چرخدنده Fچرخدنده Dو Eچرخدنده Cبازو اعضای تشکیل دهنده مجموعه +1
48 36 × 24 108 5 3
+
+1 +
48 24
+
+3
+1مجموعه قفل و بازو یک دور مثبت
+1 −1
0
بازو ثابت و Cیک دور ساعتگرد
0
+1
تعداد دورهای کل
با ثابت نگه داشتن ورودی ،1سایر اجزای مجموعه مانند یک رشته چرخدنده معمولی عمل مینمایند .لذا نیازی به جدول نیست: 𝑜𝑛 𝐹𝑛 20 −48 36 5 ) ( = = × × =+ 𝑛𝐴 −32 24 108 12 ⏟𝑛2 ورودی 1ثابت نگاه داشته شده
چون چرخدندههای Fو Aهر دو در یک جهت میچرخند ،عالمت مثبت است: 𝑜𝑛 5 5 × + 𝑛2 ) ( = + 𝑛1 + 𝑛2 𝑛2 3 12 ⏟
𝑜𝑛 ) ( 𝑛1 ⏟
ورودی 1ثابت نگاه داشته شده
ورودی 2ثابت نگاه داشته شده
𝐼𝐼
𝐼
× 𝑛𝑜 = 𝑛1
5 5 𝑛𝑜 = + (+120) + (−360) = +200 − 150 = +50 3 12
رشته چرخدندههای مخروطی اپی سیکلیک مثال: در شکل نشان داده شده ،چرخدنده Aمحرک و چرخدنده Eمتحرک است .چرخدنده Cثابت بوده و چرخدندههای Bو D
مرکب میباشند که بر روی بازو آزادانه گردش مینمایند .تعداد دورهای چرخدندههای Aو Eرا محاسبه نمایید.
78
حل: چرخدنده Eچرخدنده Dچرخدنده Cچرخدنده Bچرخدنده Aبازو اعضای تشکیل دهنده مجموعه +1
80 30 × 64 40 1 16
+
− −
− −
+1 −1
0
+1
− −
80 16
−
+
+6
+1
مجموعه قفل و بازو یک دور
0
بازو ثابت و Cیک دور ساعتگرد
+1
تعداد دورهای کل
در جدول باال در ستون مربوط به چرخدندههای مخروطی که محورشان موازی محورهای محرک و متحرک نمیباشند ،چیزی نوشته نمیشود .زیرا برای این چرخدندهها جهتهای ساعتگرد و پادساعتگرد معنا ندارد. چرخدنده Bهرزگرد میباشد.
دیفرانسیل چرخدنده مخروطی چرخهای خودرو با سرعتهای مختلف مخصوصاً در سر پیچها میگردند .همانطور که در شکل مشخص است چرخی که به مرکز پیچ نزدیکتر است مسافت کمتری را نسبت به چرخ دیگر طی میکند .بنابراین چرخی که مسافت کمتر طی میکند دارای سرعت دورانی کمتری است و چرخ دورتر باید با سرعت بیشتر دوران نماید.
نما از باالی B 79
در شکل باال چرخدندههای Aو Cهم اندازه میباشند .اگر چرخدنده Cرا ثابت در نظر بگیریم و سرعت نقطه تماس چرخدندههای Aو Bبرابر Vباشد: 𝑉 𝑅
= 𝐴𝜔
آنگاه از آنجا که bcمرکز آنی چرخدندههای Bو Cاست ،سرعت مرکز چرخ Bرا که میتوان آن را به عنوان نقطهای واقع بر 𝑉
امتداد بازو هم دانست برابر 2خواهد بود:
𝑉 𝑅2 به همین ترتیب اگر چرخدنده Aرا ثابت در نظر بگیریم و سرعت نقطه تماس چرخدندههای Aو Cبرابر 𝑉′باشد آنگاه = بازو𝜔
سرعت مرکز چرخ Bبرابر
𝑉′
2
بوده و خواهیم داشت:
𝑉′ 𝑅 𝑉′ = بازو𝜔 𝑅2 = 𝐶𝜔
𝑉
حال اگر دو چرخدنده Aو Cبا هم بچرخند ،بسته به جهت حرکت Aو Cسرعت 2با بنابراین:
𝑉′
2
جمع شده یا از آن کم میشود.
بازو𝜔𝜔𝐴 + 𝜔𝐶 = 2
اگر 𝐴𝜔 و 𝐶𝜔 از نظر مقدار و جهت یکسان باشند:
𝑉 ⁄2 + 𝑉′⁄2 بازو𝜔 = 𝑅 𝐶𝜔 𝐴𝜔 + → بازو𝜔 =
2
2
بازو𝜔 = 𝐶𝜔 = 𝐴𝜔
اگر 𝐴𝜔 و 𝐶𝜔 از نظر مقدار یکسان بوده ولی در خالف جهت یکدیگر باشند: = 0بازو𝜔
اگر بازو𝜔 ثابت باشد ،با افزایش 𝐴𝜔 آنگاه 𝐶𝜔 به همان مقدار باید کاهش یابد .بنابراین چرخ دورتر باید با سرعت بیشتری نسبت به چرخ نزدیکتر دوران نماید که این اتفاق توسط دیفرانسیل خواهد افتاد.
دیفرانسیل چرخدنده مخروطی مورد استفاده در اتومبیلها 80
مثال: در شکل زیر شفت متصل به بازو ،شفت خروجی است .به ازای یک دور گردش شفت پایینی ،یعنی شفت حاوی چرخدندههای Aو Hبه صورت پادساعتگرد ،شفت خروجی چند دور و در چه جهتی گردش خواهد نمود؟
حل: چرخش بازو را میتوان ترکیبی از دو حالت زیر در نظر گرفت: در حالت اول فرض میشود که Dثابت است. در حالت دوم فرض میشود که Fثابت است. 𝑚𝑟𝑎𝑛 ( ) 𝐷𝑛 ⏟
𝑚𝑟𝑎𝑛 ( ) 𝐹𝑛 ⏟
× 𝐷𝑛 +
× 𝐹𝑛 = 𝑚𝑟𝑎𝑛 = 𝑜𝑛
𝐹 ثابت نگاه داشته شده
𝐷 ثابت نگاه داشته شده
𝐼𝐼
𝐼
در حالت اول: 𝐻𝑛 = 𝐴𝑛 𝐻𝑁 𝐺𝑛 7 7 = × 𝐴𝑛= − → 𝑛𝐺 = − 𝐺𝑁 𝐻𝑛 4 4
7 4
× 𝐴𝑛𝑛𝐹 = 𝑛𝐺 = −
FوG
CوD
AوH
بازو
اعضای تشکیل دهنده مجموعه
+1
+1
+1
+1
مجموعه قفل و بازو یک دور
0
بازو ثابت و Dیک دور ساعتگرد
+1
تعداد دورهای کل
10 50 6 5
+
−1
+
0
30 40
−
1 4
𝑚𝑟𝑎𝑛 7 1 35 ( 𝐹𝑛 × ) × 𝐴𝑛)| = (− × 𝐴𝑛= − 4 +6 24 𝐹𝑛 ⏟
5
81
𝐷
در حالت دوم:
𝐴𝑁 𝐶𝑛 4 = × 𝐴𝑛 = 𝐶𝑛 → 𝐶𝑁 𝐴𝑛 3
4 3
× 𝐴𝑛 = 𝐶𝑛 = 𝐷𝑛
FوG
CوD
AوH
بازو
اعضای تشکیل دهنده مجموعه
+1
+1
+1
+1
مجموعه قفل و بازو یک دور
0
بازو ثابت و Fیک دور ساعتگرد
+1
تعداد دورهای کل
−1
0
50 10
+
+6
30 50 × 40 10 19 4
+
+
𝑚𝑟𝑎𝑛 4 1 2 ( 𝐷𝑛 × 𝐴𝑛 = ) ( × ) × 𝐴𝑛( = |) 3 +6 9 𝐷𝑛 ⏟ 𝐹
35 2 89 𝐴𝑛 + 𝑛𝐴 × = − 24 9 72
× 𝐴𝑛= −
𝑚𝑟𝑎𝑛 ( ) 𝐷𝑛 ⏟
× 𝐷𝑛 +
𝐹 ثابت نگاه داشته شده 𝐼𝐼
طبق رابطه باال به ازای یک دور پادساعتگرد شفت ورودی ،شفت خروجی
82
𝑚𝑟𝑎𝑛 ( ) 𝐹𝑛 ⏟
× 𝐹𝑛 = 𝑚𝑟𝑎𝑛 = 𝑜𝑛
𝐷 ثابت نگاه داشته شده 𝐼
89 72
دور به صورت ساعتگرد خواهد چرخید.
نیروهای اینرسی و توازن اگر سرعت زاویهای و شتاب زاویهای یک جسم صلب یعنی 𝜔 و 𝛼 معلوم باشند و شتاب یک نقطه از جسم را بدانیم آنگاه شتاب هر نقطه دیگر از جسم قابل محاسبه است:
𝐵𝐴⃗𝐶 = 𝐴⃗𝐵 + 𝐴⃗𝑛𝐶/𝐵 + 𝐴⃗𝑡𝐶/ 𝐴⃗𝑛𝐶/𝐵 = (𝐵𝐶)𝜔2 𝛼)𝐶𝐵( = 𝐵𝐴⃗𝑡𝐶/
⃗𝑎𝑚 = ⃗⃗ ∑F 𝛼 𝐼 = 𝐺⃗⃗⃗ 𝐻 = ⃗̅ ∙𝐺⃗⃗ ∑ ⃗M
هرگاه جسمی تحت تاثیر یک مجموعه نیرو قرار گیرد ،شتاب مرکز ثقل آن برابر است با: هرگاه جسمی تحت تاثیر یک مجموعه گشتاور قرار گیرد ،شتاب زاویهای آن برابر است با:
⃗∑ ⃗F 𝑚 𝐺⃗⃗⃗ ∑ ⃗M ̅𝐼
= ⃗𝑎
= ⃗𝛼
نیروی اینرسی و گشتاور اینرسی به ترتیب با برایند نیروها در جهت عکس و برایند گشتاورها در جهت عکس مشخص میگردند.
اصل داالمبر هرگاه همراه با برایند نیروهای وارده ،نیروی اینرسی با مقدار مساوی در امتداد برایند نیروها ولی در خالف جهت آن به جسم وارد شود آنگاه شتاب مرکز ثقل صفر خواهد بود.
هرگاه همراه با برایند گشتاورهای وارده گشتاور اینرسی با مقدار مساوی ولی در جهت عکس برایند گشتاورها به جسم وارد شود ،آنگاه شتاب زاویهای جسم برابر صفر خواهد بود. با اضافه کردن نیروی اینرسی و گشتاور اینرسی به جسمی که تحت تاثیر برایند نیروها و برایند گشتاورها است، جسم به حالت تعادل در خواهد آمد. 83
مثال:
(الف)
(ب)
(ج)
(د)
(ه)
(و)
𝐺3 ،𝐺2و 𝐺4مراکز ثقل اعضای 3 ،2و 4 𝑓2نیروی اینرسی عضو 2مساوی و در خالف جهت 𝐹2 𝑓3نیروی اینرسی عضو 3مساوی و در خالف جهت 𝐹3 𝑡3گشتاور اینرسی عضو 3حول 𝐺3مساوی و در خالف جهت 𝑇3 𝑡4گشتاور اینرسی عضو 4حول 𝐺4مساوی و در خالف جهت 𝑇4 (ز) اگر برای عضو 3به جای نیروی اینرسی ) (𝑓3و گشتاور اینرسی ) (𝑡3تنها از نیروی اینرسی استفاده کرده و فقط نقطه اثر آن در فاصله ℎ3باشد (شکل ه): 𝑡3 𝐼3 𝛼3 = 𝑓3 𝑀3 𝐴𝐺3
برای عضو 4نیز به شیوه مشابه میتوان نوشت (شکل ز):
𝑡4 𝐼4 𝛼4 = 𝑓4 𝑀4 𝐴𝐺4
= ℎ3
= ℎ4
یا
یا
𝑓3 ℎ3 = 𝑡3
𝑓4 ℎ4 = 𝑡4
حال باید نیروهای وارد بر هر یک از مفصلها را تعیین کرد .با نیروهای اینرسی مشابه نیروهای خارجی معلوم رفتار میشود.
84
𝑇
⃗⃗⃗⃗ ∑M = 0 → 𝐹344 حول 𝑂4 𝑇
𝑇
𝐹434 = −𝐹344 𝑁
⃗⃗⃗⃗ ∑M = 0 → 𝐹434 حول 𝐵
نیروی 𝐹23با توجه به کثیراالضالع نیروهای مربوط به عضو ( 3شکل د) محاسبه میشود. 𝑁4 𝑇 = 0 → 𝐹⃗23 + 𝐹⃗43عضو ∑ ⃗F⃗3 + 𝐹⃗434 + 𝑓⃗3 = 0 → 𝐹⃗23 = −𝐹⃗43 − 𝑓⃗3
)(I
𝐹⃗32 = −𝐹⃗23 = 𝐹⃗43 + 𝑓⃗3
→
𝐹23
⃗⃗ ∑F )𝐼𝐼( = 0 → 𝐹⃗12 + 𝐹⃗32 + 𝑓⃗2 = 0 → 𝐹⃗12 = −𝐹⃗32 − 𝑓⃗2 عضو 2
گشتاور وارده به شفت واقع در ( 𝑂2شکل ه) 𝑎) 𝑇2 = (𝐹⃗32 + 𝑓⃗2
نیروی 𝐹14به صورت زیر محاسبه میشود (شکل ج):
85
→ = 0 → 𝑇2 − (𝐹⃗32 + 𝑓⃗2 )𝑎 = 0حول 𝑂∑ M 2
} → 𝐹⃗14 − 𝐹⃗32 + 𝑓⃗3 + 𝑓⃗4 = 0
} → 𝐹⃗14 + 𝐹⃗12 + 𝑓⃗2 + 𝑓⃗3 + 𝑓⃗4 = 0
= 0 → 𝐹⃗14 + 𝐹⃗34 + 𝑓⃗4 = 0عضو ∑ ⃗F⃗4 )𝐼(
→ 𝐹⃗32 = −𝐹⃗34 + 𝑓⃗3 → 𝐹⃗34 = −𝐹⃗32 + 𝑓⃗3 𝐹⃗14 − 𝐹⃗32 + 𝑓⃗3 + 𝑓⃗4 = 0
)𝐼𝐼(
→ 𝐹⃗12 = −𝐹⃗32 − 𝑓⃗2 → 𝐹⃗32 = −𝐹⃗12 − 𝑓⃗2
نیروی لرزشی ) (𝐹𝑠 ) (Shaking forceاز برایند نیروهای اینرسی وارد بر بدنه مکانیزم مشخص میگردد. نیروی لرزشی موجب ارتعاشات ناخواسته و مزاحم در بدنه میشود. مکانیزم باید به گونهای طراحی شود تا بتواند نیروهای لرزشی را تحمل کند.
(ب)
(الف)
𝑑 𝑓3 𝑏 + 𝑓4 𝑠𝐹
86
= 𝑒 → 𝑑 𝐹𝑠 𝑒 = 𝑓3 𝑏 + 𝑓4
توازن (باالنس) توازن تک جرم گردان برای از بین بردن تاثیر نیروهای اینرسی که به صورت نیروهای لرزشی ظاهر میشوند ،باید مکانیزم متوازن ) (Balanceگردد. توازن کامل یا قسمتی از نیروهای اینرسی مجموعه با اضافه کردن جرمهای اضافه که عمل معکوس در مقابل نیروهای اولیه دارند ،امکان پذیر است.
نمای روبرو
نمای جانبی
در حالت توازن استاتیکی باید گشتاور نیروهای استاتیکی (نیروهای جاذبه) حول مرکز دوران صفر باشد: ⃗⃗⃗ ∑ ⃗M 𝑅𝑀 = 𝑒𝑅 𝑒𝑀 → = 0 → −𝑀𝑔𝑅 cos 𝜃 + 𝑀𝑒 𝑔𝑅𝑒 cos 𝜃 = 0 حول 𝑂
در حالت توازن استاتیکی ،محور تمایلی به گردش در یاتاقان خود (مرکز )Oندارد. برای دستیابی به توازن دینامیکی ،برایند نیروهای اینرسی میبایست صفر باشد: 𝑅𝑀 = 𝑒𝑅 𝑒𝑀 → ∑ ⃗F⃗ = 0 → 𝑀𝑅𝜔2 − 𝑀𝑒 𝑅𝑒 𝜔2 = 0
اگر 𝑅𝑀 = 𝑒𝑅 𝑒𝑀 باشد هم توازن استاتیکی و هم توازن دینامیکی حاصل میشود.
توازن چند جرم گردان واقع در یک صفحه عرضی 𝑀2 ،𝑀1و 𝑀3جرمهای متمرکزی هستند که همگی در یک صفحه دوران قرار دارند و با سرعت زاویهای 𝜔 دوران میکنند. 𝑒𝑀 جرمی است که برای توازن مجموعه در فاصله شعاعی 𝑒𝑅 و زاویه 𝑒𝜃 قرار داده شده است.
87
نمای روبرو
نمای جانبی
برای توازن استاتیکی ،باید برایند گشتاور جرمهای اولیه و جرم اضافه شده 𝑒𝑀 حول محور دوران صفر باشد. 𝑛
𝑛
⃗⃗⃗𝑂 = 0 → ∑ 𝑀𝑘 𝑔𝑅𝑘 cos 𝜃𝑘 + 𝑀𝑒 𝑔𝑅𝑒 cos 𝜃𝑒 = 0 → ∑ 𝑀𝑘 𝑔𝑅𝑘 cos 𝜃𝑘 + 𝑀𝑒 𝑅𝑒 cos 𝜃𝑒 = 0 ∑ ⃗M 𝑘=1
𝑘=1
برای توازن دینامیکی باید نیروهای اینرسی در تعادل بوده و برایند آنها صفر باشد. 𝑛
= 0 → ∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 cos 𝜃𝑘 + 𝑀𝑒 𝑅𝑒 cos 𝜃𝑒 = 0
𝑛
𝜃 𝜔2 cos
𝑒
𝑒𝑅 𝑒𝑀 +
𝜃 𝜔2 cos
𝑘
𝑘𝑅 𝑘𝑀 ∑
𝑘=1 𝑛
→ = 0دینامیکی⃗𝐹 ∑
𝑘=1 𝑛
∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 𝜔2 sin 𝜃𝑘 + 𝑀𝑒 𝑅𝑒 𝜔2 sin 𝜃𝑒 = 0 → ∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 sin 𝜃𝑘 + 𝑀𝑒 𝑅𝑒 sin 𝜃𝑒 = 0 𝑘=1
𝑘=1
{
اگر روابط باال برقرار باشند هم تعادل استاتیکی و هم تعادل دینامیکی وجود خواهد داشت.
مثال: با در نظر گرفتن جرمها ،شعاعهای دوران و زاویای قرارگیری آنها برای شکل باال ،مقدار جرم 𝑒𝑀 و زاویه 𝑒𝜃 را محاسبه نمایید به گونهای که شعاع دوران آن 88/9 mmباشد.
حل: 𝑘𝜃 𝑀𝑘 (𝑘𝑔) 𝑅𝑘 (𝑚𝑚) 𝜃𝑘 (𝑑𝑒𝑔) cos 𝜃𝑘 sin 𝜃𝑘 𝑀𝑘 𝑅𝑘 cos 𝜃𝑘 𝑀𝑘 𝑅𝑘 sinشماره جرم 1 102 30 0⁄907 0⁄866 0⁄5 80⁄11 46⁄26 2 127 80 2⁄27 0⁄174 0⁄985 50⁄16 284⁄0 3 160 1⁄36 76⁄2 −0⁄94 0⁄342 −97⁄41 35⁄44 مجموع 32⁄86 365⁄7 88
3
∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 cos 𝜃𝑘 + 𝑀𝑒 𝑅𝑒 cos 𝜃𝑒 = 0 → 32⁄86 + 𝑀𝑒 𝑅𝑒 cos 𝜃𝑒 = 0 𝑘=1
3
∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 sin 𝜃𝑘 + 𝑀𝑒 𝑅𝑒 sin 𝜃𝑒 = 0 → 365⁄7 + 𝑀𝑒 𝑅𝑒 sin 𝜃𝑒 = 0 𝑘=1
𝑀𝑒 𝑅𝑒 sin 𝜃𝑒 −365/7 = 𝑜→ tan 𝜃𝑒 = 11/13 → 𝜃𝑒 = 264/9 𝑀𝑒 𝑅𝑒 cos 𝜃𝑒 −32/86 𝑚𝑚 𝑅𝑒 = 88⁄9
𝑔𝑘 365/7 + 𝑀𝑒 𝑅𝑒 sin 𝜃𝑒 = 0 → 𝑀𝑒 = 4/15
روش ترسیمی برای پیدا کردن جرم و زاویه باالنس شرط توازن دینامیکی = 0دینامیکی⃗𝐹 ∑ 𝑅𝑀 ∝ دینامیکی⃗𝐹
در روش ترسیمی کافیست تا حاصلضرب جرم در شعاع دوران هر جرم ناباالنس را با در نظر گرفتن یک مقیاس در زاویه بین شعاع دروان با خط افق ترسیم نماییم. رابطه اول بیانگر برایند حاصلضرب جرمهای ناباالنس در شعاعهای دوران آنها با در نظر گرفتن زوایای آنها با خط افق میباشد: 𝑛
∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 cos 𝜃𝑘 + 𝑀𝑒 𝑅𝑒 cos 𝜃𝑒 = 0 𝑘=1 𝑛
→ }
∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 sin 𝜃𝑘 + 𝑀𝑒 𝑅𝑒 sin 𝜃𝑒 = 0 𝑘=1 𝑛
∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 (cos 𝜃𝑘 𝒊⃗ + sin 𝜃𝑘 𝒋⃗) + 𝑀𝑒 𝑅𝑒 (cos 𝜃𝑒 𝒊⃗ + sin 𝜃𝑒 𝒋⃗) = 0 𝑘=1
nتعداد جرمهای ناباالنس 𝑒𝑀 جرم متوازن کننده سیستم 𝑒𝜃 زاویه جرم متوازن کننده سیستم با خط افق 𝑒𝑅 شعاع قرارگیری جرم متوازن کننده 89
در مثال قبل:
)𝑚𝑚 𝑀𝑘 (𝑘𝑔) 𝑅𝑘 (𝑚𝑚) 𝜃𝑘 (𝑑𝑒𝑔) 𝑀𝑘 𝑅𝑘 (𝑘𝑔.شماره جرم 1 102 30 0⁄907 92⁄514 2 127 80 2⁄27 288⁄29 103⁄632
76⁄2
160
1⁄36
3
توازن چند جرم گردان در چند صفحه عرضی
𝑀1 و 𝑀2دو جرم متمرکز هستند که در دو صفحه عرضی مختلف قرار دارند. مطابق شکل واضح است که نیروهای استاتیکی متوازن هستند (نیروهای 𝐹1و 𝐹2گشتاوری حول مرکز ندارند). ⃗⃗⃗⃗𝑂 = 0 ∑M
نیروهای دینامیکی 𝐹1و 𝐹2ناشی از دوران شفت نیز با یکدیگر مساوی بوده و متوازن میباشند. 90
= 0 → 𝑀1 𝑅1 𝜔2 − 𝑀2 𝑅2 𝜔2 = 0 → 𝑀1 𝑅1 = 𝑀2 𝑅2دینامیکی⃗𝐹 ∑
𝐹1و 𝐹2یک گشتاور ناباالنس 𝑎 𝐹1 .تولید میکند که موجب بروز عکس العملهای 𝐴𝑅 و 𝐵𝑅 در یاتاقانهای Aو B
میگردد. 𝐿 × 𝐵𝑅 = 𝑎 𝐹1 (𝑎 + 𝑏 − 𝑏) = 𝑅𝐵 × 𝐿 → 𝐹1 .
𝐹1 =𝐹2
→ ⃗⃗⃗𝐴 = 𝐹1 (𝑎 + 𝑏) − 𝑅𝐵 × 𝐿 − 𝐹2 × 𝑏 = 0 ∑ ⃗M 𝑎 𝐹1 . = 𝐵𝑅 𝐿
منظور از توازن یا باالنس یک وسیله گردان این است که نیروهای موثر در یاتاقانها به طور کامل حذف شده یا تا حد امکان تقلیل یابند .بنابراین نه تنها نیروها بلکه گشتاورها نیز باید متوازن باشند. روش باالنس برای 𝑀2 ،𝑀1و 𝑀3واقع در صفحات عرضی متفاوت در شکل به شرح زیر است:
-1دو صفحه عرضی Aو Bرا به عنوان صفحات مرجع انتخاب میکنیم. -2فاصله جرمهای 𝑀2 ،𝑀1و 𝑀3نسبت به صفحه Aدر امتداد محور را به ترتیب 𝑎2 ،𝑎1و 𝑎3در نظر میگیریم. فواصل سمت راست صفحه Aمثبت ) (+و فواصل سمت چپ این صفحه منفی ) (−منظور میگردند. -3چون نیروی اینرسی برابر 𝐹 = 𝑀𝑅𝜔2میباشد پس نیروهای اینرسی متناسب با 𝑅𝑀 میباشند .گشتاورهای نسبت به صفحه Aرا میتوان با اضافه کردن جرم 𝐵𝑀 در صفحه Bبه گونهای باالنس کرد که مجموع گشتاورهای حول محور Xو حول محور Yصفر باشند. 𝑛
| 𝑋⃗⃗⃗⃗ ∑M = 0 → ∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 𝑎𝑘 sin 𝜃𝑘 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 sin 𝜃𝐵 = 0 حول A 𝑘=1 𝑛
| 𝑌⃗⃗⃗⃗ ∑M = 0 → ∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 𝑎𝑘 cos 𝜃𝑘 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 cos 𝜃𝐵 = 0 حول 𝐴 𝑘=1
91
-4سپس میتوان جرم 𝐴𝑀 را در صفحه Aاضافه کرد به گونهای که تمام نیروهای در امتداد محورهای Xو Yباالنس شوند: 𝑛
∑ ⃗F⃗𝑋 = 0 → ∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 cos 𝜃𝑘 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 cos 𝜃𝐵 + 𝑀𝐴 𝑅𝐴 cos 𝜃𝐴 = 0 𝑘=1 𝑛
∑ ⃗F⃗𝑌 = 0 → ∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 sin 𝜃𝑘 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 sin 𝜃𝐵 + 𝑀𝐴 𝑅𝐴 sin 𝜃𝐴 = 0 𝑘=1
مثال: مقادیر جرمها ،فواصل و زوایا در شکل قبل در جدول زیر ارایه گردیدهاند .مقادیر جرمهای باالنس و زاوایای آنها را با فرض 𝑚𝑚 𝑅𝐴 = 76و 𝑚𝑚 𝑅𝐵 = 76محاسبه کنید.
حل: 𝑘𝜃 𝑀𝑘 (𝑘𝑔) 𝑅𝑘 (𝑚𝑚) 𝜃𝑘 (𝑑𝑒𝑔) 𝑎𝑘 (𝑚𝑚) cos 𝜃𝑘 sinشماره جرم 1 30 0 0⁄454 50⁄8 0⁄866 0⁄5 2 76 60 1⁄36 −102 0⁄5 0⁄866 3 150 76 0⁄907 63⁄5 −0⁄866 0⁄5 𝑘𝜃 𝑀𝑘 𝑅𝑘 cos 𝜃𝑘 𝑀𝑘 𝑅𝑘 sin 𝜃𝑘 𝑀𝑘 𝑅𝑘 𝑎𝑘 cos 𝜃𝑘 𝑀𝑘 𝑅𝑘 𝑎𝑘 sinشماره جرم 1 19⁄97 11⁄5 0 0 2 51⁄7 89⁄5 −5271 −9130 3 2189 −49⁄9 28⁄8 −3792 −6941
−9063
129⁄8
21⁄8
مجموع
| 𝑋⃗⃗⃗⃗ ∑M = 0 → −6941 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 sin 𝜃𝐵 = 0 حول A | 𝑌⃗⃗⃗⃗ ∑M = 0 → −9063 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 cos 𝜃𝐵 = 0 حول 𝐴 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 sin 𝜃𝐵 6941 = → tan 𝜃𝐵 = 0/7659 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 cos 𝜃𝐵 9063 𝐵𝜃 در ربع اول → sin 𝜃𝐵 > 0, cos 𝜃𝐵 > 0 𝑜𝜃𝐵 = 37/4
6941 𝑔𝑘 = 1/98 76 × 76 × 0/6074
=
6941
𝐵𝜃 𝑅𝐵 𝑎𝐵 sin
= 𝐵𝑀
∑ ⃗F⃗𝑋 = 0 92
→ 21/8 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 cos 𝜃𝐵 + 𝑀𝐴 𝑅𝐴 cos 𝜃𝐴 = 0 → 21/8 + 1/98 × 76 × 0/794 + 𝑀𝐴 𝑅𝐴 cos 𝜃𝐴 = 0 ⃗⃗𝑌 = 0 ∑F → 129/8 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 sin 𝜃𝐵 + 𝑀𝐴 𝑅𝐴 sin 𝜃𝐴 = 0 → 129/8 + 1/98 × 76 × 0/607 + 𝑀𝐴 𝑅𝐴 sin 𝜃𝐴 = 0 𝑀𝐴 𝑅𝐴 sin 𝜃𝐴 −221/1 = → 𝑡𝑎𝑛𝜃𝐴 = 1/56 𝑀𝐴 𝑅𝐴 cos 𝜃𝐴 −141/3 𝐴𝜃 در ربع سوم → sin 𝜃𝐴 < 0, cos 𝜃𝐴 < 0 𝑜𝜃𝐴 = 237/3 −141/3 𝑔𝑘 = 3/44 𝐴𝜃 𝑅𝐴 cos
= 𝐴𝑀
روش ترسیمی برای پیدا کردن جرم و زاویه باالنس شرط توازن گشتاورها با استفاده از شرط توازن گشتاورها ،جرم باالنس قرار داده شده در صفحه (MB ) Bو زاویه آن ) (θBمحاسبه میگردد. ⃗M 𝑎𝑅𝑀 ∝ ⃗⃗⃗
𝑛
| 𝑋⃗⃗⃗⃗ ∑M = 0 → ∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 𝑎𝑘 sin 𝜃𝑘 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 sin 𝜃𝐵 = 0 حول A 𝑘=1 𝑛
| 𝑌⃗⃗⃗⃗ ∑M = 0 → ∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 𝑎𝑘 cos 𝜃𝑘 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 cos 𝜃𝐵 = 0 حول 𝐴 𝑘=1
شرط توازن نیروها با استفاده از شرط توازن نیروها ،جرم باالنس قرار داده شده در صفحه (MA ) Aو زاویه آن ) (θAمحاسبه میگردد. 𝑛
𝑅𝑀 ∝ ⃗⃗F
∑ ⃗F⃗𝑋 = 0 → ∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 cos 𝜃𝑘 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 cos 𝜃𝐵 + 𝑀𝐴 𝑅𝐴 cos 𝜃𝐴 = 0 𝑘=1 𝑛
⃗⃗𝑌 = 0 → ∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 sin 𝜃𝑘 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 sin 𝜃𝐵 + 𝑀𝐴 𝑅𝐴 sin 𝜃𝐴 = 0 ∑F 𝑘=1
93
در مثال قبل: 𝑘𝑎 𝑘𝑅 𝑘𝑀 )𝑚𝑚( 𝑘𝑎 )𝑔𝑒𝑑( 𝑘𝜃 )𝑚𝑚( 𝑘𝑅 )𝑔𝑘( 𝑘𝑀 شماره جرم 1 30 0 0⁄454 50⁄8 0 2 76 60 1⁄36 −102 −10542 3 150 76 0⁄907 63⁄5 4378
شرط توازن گشتاورها 𝑀2 𝑅2 𝑎2 sin 𝜃2 + 𝑀3 𝑅3 𝑎3 sin 𝜃3 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 sin 𝜃𝐵 = 0 𝑀2 𝑅2 𝑎2 cos 𝜃2 + 𝑀3 𝑅3 𝑎3 cos 𝜃3 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 cos 𝜃𝐵 = 0
شرط توازن نیروها 𝑀1 𝑅1 cos 𝜃1 + 𝑀2 𝑅2 cos 𝜃2 + 𝑀3 𝑅3 cos 𝜃3 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 cos 𝜃𝐵 +𝑀𝐴 𝑅𝐴 cos 𝜃𝐴 = 0 𝑀1 𝑅1 sin 𝜃1 + 𝑀2 𝑅2 sin 𝜃2 + 𝑀3 𝑅3 sin 𝜃3 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 sin 𝜃𝐵 +𝑀𝐴 𝑅𝐴 sin 𝜃𝐴 = 0
𝑘𝑅 𝑘𝑀 )𝑔𝑒𝑑( 𝑘𝜃 )𝑚𝑚( 𝑘𝑅 )𝑔𝑘( 𝑘𝑀 شماره جرم 1 30 0⁄454 50⁄8 23⁄1 2 76 60 1⁄36 103⁄4 57⁄6 3 150 0⁄907 63⁄5 150⁄5
37/4
76
1/98
B
94
جمع بندی 𝑖𝑓 ∑ = 𝑠𝐹
𝑠𝐹 نیروی لرزشی که سبب عدم باالنس سیستم میگردد. 𝑖𝑓 نیروی اینرسی مربوط به عضو 𝑖 𝑖𝐹𝑠 . ℎ𝑠 = ∑ 𝑓𝑖 . ℎ 𝑖∑ 𝑓𝑖 . ℎ 𝑠𝐹
𝑠 ℎمحل اثر نیروی لرزشی
نیروی لرزشی باید یا به طور کلی از بین رفته یا به حداقل برسد.
95
= 𝑠ℎ
توصیههای کلی در باالنس کردن همانگونه که قبالً دیده شد ،وزنه تعادل از حاصلضرب یک جرم در یک شعاع تعیین میشود .در عمل با انتخاب شعاع ،جرم باالنس محاسبه میشود. جرم باالنس را میتوان یا به روتور اضافه کرد یا با 180درجه زاویه در همان صفحه عرضی سوراخی در روتور تعبیه کرد تا اثر تعادلی معادل داشته باشد.
در صورتی که باید وزنه تعادلی اضافه شود ،میبایست آن را در دورترین فاصله شعاعی ممکن قرار داد تا بدین ترتیب جرم کمترین مقدار ممکن را پیدا کند. وقتی جرمها باید در دو صفحه اضافه شوند ،صفحات میبایست تا حد امکان نسبت به یکدیگر دور انتخاب شوند تا مقدار جرمهای مورد نیاز به کمترین مقدار خود برسند. برای باالنس یک روتور ،دو جرم در دو صفحه باالنس قرار داده میشود .اگرچه جرم را میتوان در هر یک از دو صفحه باالنس اضافه نمود ولی این روش سبب بروز گشتاور خمشی در ضفت میگردد .به همین دلیل بهتر است هر عامل ناباالنس در صفحه خودش باالنس گردد .مثالً در یک میل لنگ اتومبیل ناموزونی هر لنگ از طریق اضافه نمودن وزنه تعادل در مقابل همان لنگ برطرف میشود.
96
مثال: چندضلعی شتاب مربوط به مکانیزم زیر را ترسیم نمایید.
دو مقیاس باید در نظر گرفته شود یکی برای سرعت و دیگری برای شتاب )𝑤𝑐( 𝑠𝜔3 = 13/39 𝑟𝑎𝑑/ )𝑤𝑐( 𝑠𝜔4 = 36 𝑟𝑎𝑑/ 𝑠𝑉𝐶/𝐵 = 68/28 𝑚/ − − 𝑡𝐴 + = 𝑡 𝑛𝐴 𝑛 + 𝑡 + 𝐶𝐴 𝐵𝐴 𝐵𝐴 𝐵𝐶/ 𝐵𝐶/
+
𝐶𝑛𝐴
𝑚 𝐴𝑛𝐵 = 𝑂2 𝐵 × 𝜔22 = 1/75(50)2 = 4375 2 𝑠 𝑚 𝐴𝑡𝐵 = 𝑂2 𝐵 × 𝛼2 = 1/75 × 1600 = 2800 2 𝑠 𝑚 𝐴𝑛𝐶 = 𝑂4 𝐶 × 𝜔42 = 2/5 × 362 = 3240 2 𝑠 2 𝐵𝑉𝐶/
68/282 𝑚 = = = 914/15 2 𝐶𝐵 5/1 𝑠
𝐵𝐴𝑛𝐶/
𝑚 𝐴𝐷 = 6052 2 𝑠 𝑚 𝐴𝐸 = 5449 2 𝑠 𝑚 𝐴𝐶 = 6085 2 𝑠
97
مثال: سرعت دورانی شفت خروجی نشان داده شده در شکل زیر و جهت چرخش آن را به هنگام نگاه از انتهای سمت راست تعیین کنید.
چرخدنده Eچرخدنده Dچرخدنده Cچرخدنده Bچرخدنده A +1
105 30 × 30 45 10 3
+
+
+1
+1
−1
105 30
0
5 2
−
−
+1
105 30 5 2
−
+1
105 25 × 30 50 11 4
−
+
بازو
اعضای تشکیل دهنده مجموعه
+1
مجموعه قفل و بازو یک دور
0
بازو ثابت و Dیک دور ساعتگرد
+1
تعداد دورهای کل
10 150 × 3 = ωoutput = 181/82 rpm 11 4
98
مثال: در شکل زیر سرعت دورانی و جهت چرخش شفت خروجی را تعیین نمایید. چرخش شفت خروجی را میتوان ترکیبی از دو حالت زیر در نظر گرفت: در حالت اول فرض میشود که ورودی دوم (بازو) ثابت است. در حالت دوم فرض میشود که ورودی اول ) (Aثابت است. 𝐹𝑛 ( ) 𝑚𝑟𝑎𝑛⏟ 𝐴 ثابت نگاه داشته شده
𝐹𝑛 ) ( 𝐴𝑛 ⏟
× 𝑚𝑟𝑎𝑛 +
× 𝐴𝑛 = 𝐹𝑛 = 𝑜𝑛
بازو ثابت نگاه داشته شده 𝐼
𝐼𝐼
در حالت اول: 𝐶𝑛 = 𝐵𝑛 𝐸𝑛 = 𝐷𝑛 𝐵𝑛 𝐷𝑛 𝐹𝑛 𝐹𝑛 𝐸𝑁 𝐶𝑁 𝐴𝑁 𝐹𝑛 50 × 58 × 28 725 = × × = (− ) × (− ) × (− ) = − → =− = −0/944 𝐴𝑛 𝐶𝑛 𝐸𝑛 𝐴𝑛 𝐹𝑁 𝐷𝑁 𝐵𝑁 𝐴𝑛 56 × 48 × 32 768 در حالت دوم:
F
EوD
CوB
A
بازو
اعضای تشکیل دهنده مجموعه
+1
+1
+1
+1
+1
مجموعه قفل و بازو یک دور
58 48
−1
−1
0
بازو ثابت و Aیک دور ساعتگرد
−0/2083
0
0
+1
تعداد دورهای کل
× 𝑚𝑟𝑎𝑛 +
𝐹𝑛 ) ( 𝐴𝑛 ⏟
58 50 × 48 56
−
−0/0789
𝐹𝑛 ( ) 𝑚𝑟𝑎𝑛⏟ 𝐴 ثابت نگاه داشته شده
بازو ثابت نگاه داشته شده 𝐼
𝐼𝐼
𝑚𝑝𝑟 = 82/635
× 𝐴𝑛 = 𝐹𝑛 = 𝑜𝑛
−0/0789
1
× 𝑛𝑜 = −75 × −0/944 − 150
مثال: در شکل زیر مقدار و زاویه دو جرمی که باید به منظور باالنس روتور در شعاع 51 mmبر روی صفحات Aو Bقرار گیرند با استفاده از دو روش تحلیلی و ترسیمی محاسبه نمایید.
99
شماره جرمها
M, kg
R, mm
𝜃, 𝑑𝑒𝑔
a, mm
𝑀𝑅𝑐𝑜𝑠𝜃
𝑀𝑅𝑠𝑖𝑛𝜃
𝑀𝑅𝑎𝑐𝑜𝑠𝜃
𝑀𝑅𝑎𝑠𝑖𝑛𝜃
1
2/27
254
90
−76
0
576/58
0
−43820
2
0/454
102
270
0
0
−46/308
0
0
3
0/907
203
270
102
0
−184/12
0
−18780
0
346/15
0
−62600
مجموع 3
∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 𝑎𝑘 sin 𝜃𝑘 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 sin 𝜃𝐵 = 0 → −62600 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 sin 𝜃𝐵 = 0 𝑘=1
3
∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 𝑎𝑘 cos 𝜃𝑘 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 cos 𝜃𝐵 = 0 → 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 cos 𝜃𝐵 = 0 → 𝜃𝐵 = 90𝑜 𝑘=1
𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 sin 90 = 62600 → 𝑀𝐵 = 3
62600 = 12/034 𝑘𝑔 51 × 102
∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 cos 𝜃𝑘 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 cos 𝜃𝐵 + 𝑀𝐴 𝑅𝐴 cos 𝜃𝐴 = 0 → 0 + 0 + 𝑀𝐴 𝑅𝐴 cos 𝜃𝐴 = 0 → 𝜃𝐴 = 270𝑜 𝑘=1
3
∑ 𝑀𝑘 𝑅𝑘 sin 𝜃𝑘 + 𝑀𝐵 𝑅𝐵 sin 𝜃𝐵 + 𝑀𝐴 𝑅𝐴 sin 𝜃𝐴 = 0 → 346/15 + 12/034 × 51 × 1 + 𝑀𝐴 𝑅𝐴 sin 𝜃𝐴 = 0 𝑘=1
𝑀𝐴 𝑅𝐴 sin 𝜃𝐴 = 959/88 → 𝑀𝐴 =
959/88 = 18/82 𝑘𝑔 51 :روش ترسیمی 1 𝑚𝑚 = 10𝑀𝑅 هر:𝑀𝑅 مقیاس 1 𝑚𝑚 = 1000𝑀𝑅𝑎 هر:𝑀𝑅𝑎 مقیاس
100
𝑎𝑅𝑀
𝑅𝑀
𝑔𝑒𝑑 𝜃,
شماره جرمها
−43820
576/58
90
1
0
46/308
270
2
18780
184/12
270
3
𝑔𝑘 𝑀𝐵 𝑅𝐵 𝑎𝐵 = 62/2 × 1000 → 𝑀𝐵 = 12/034 𝑔𝑘 𝑀𝐴 𝑅𝐴 = 96 × 10 → 𝑀𝐴 = 18/82
101